تلف حکمی یکی از مسائلی است که در قانون ما راجع به آن صحبت شده اما نه به اندازه ای که نیاز بوده تا صحبت شود چون تلف حکمی جز مسائلی مبتلا به است که در اقتصاد و تجارت امروزه بیشتر از پیش به چشم می خورد و این که دانستن مسائل آن به کمک افرادی که خرید و فروش می کنند می آید.
مهمترین بحثی که در این تقسیم بندی پیش می آید این است که تلف حکمی در اصل تلف نیست و صرفا قانون گذار آن را تلف تصور کرده است پس فرقی با تلف ندارد و همه آثاری که بر تلف بار می شود بر آن بار می شود.
تعریف تلف در قانون و مثال برای تلف
تلف در لغت به معنای نابود شدن مال و هلاک گردیدن است در اصطلاح فقهی و حقوقی به از بین رفتن مال، خود به خود یا به موجب حوادث، تلف می گویند.
بحث تلف در حقوق ایران به دو بخش تقسیم می شود یک تلف یا همان از بین رفتن مال قبل از آن است که مال تحویل داده شده و یا تلف و از بین رفتن بعد از تحویل دادن است که در این مقال نمی گنجد که بخواهیم از آن بحث کنیم.
در این نوشته قصد آن است که درباره انواع تلف، به این معنا که از تقسیم بندی قبل یک پله به عقب تر آمده و از انواع تلف بحث شود که خود تلف به دو نوع تقسیم می شود:
- تلف حقیقی.
- تلف حکمی.
تلف حقیقی به این معناست که مال واقعا از بین رفته باشد مثل آتش گرفتن و سوختن و خاکستر شدن مال و یا شکستن مال در اموال شکستنی و یا خوردن مال در اموال خوردنی.
برای مثال اگر یک لیوانی بشکند و یا یک غذایی خورده شود این عبارت بر آن صدق می کند که آن مال از بین رفته و به این نتیجه می خواهیم برسیم که دیگر مالی که شکسته قابل فروش نیست به همان نحوی که مالی که فروخته شده است.
توضیح و بیان کاربردی تلف حکمی در مسائل بازار امروزه
تلف حکمی در قانون ایران به توجه شده است پس در ابتدای کار به تعریف تلف حکمی می خواهیم بپردازیم که تلف حکمی به این معناست که مال در حقیقت تلف نشده و صرفا سلطه و تسلطی که مالک بر روی آن داشته از بین رفته است بدون آن که مال در خارج و در عالم ماده از بین رفته باشد.
تصور کنید فردی مال شما را می دزدد مال شما در عالم خارج از بین نرفته است اما این طور نیست که شما بتوانید در بین عرف بگویید من ماشین دارم یا حتی بخواهید آن را بفروشید.
چون مالی دیگر وجود ندارد که بخواهید بفروشید و این عدم وجود به این علت است که شما به آن دسترسی ندارید و یا گم شدن یک مال یکی از مصادیق تلف مال است،
بحث و آثاری که در تلف حکمی به وجود می آید در یک سری خیارات است تصور کنید مالی را که خریده اید عیبی در آن وجود داشته و با وجود داشتن یک عیب در مال قانون این حق را به شما می دهد که فسخ معامله کنید (به عبارت عرف و اصطلاح محاوره ای حق دارید بروید پس بدهید و فروشنده موظف است که پس بگیرد چون حق شما است و این حق شما بر او تحمیل می شود).
فرض کنید آن مال که خریده اید یک پارچه است حال پارچه ای را در نظر بگیرید که نخ کش می شود و شما آن را به خیاط سپرده اید که برایتان لباسی بدوزد و به شما اطلاع می دهد که با این پارچه نمی شود تا زیر چرخ می رود نخ کش شده که نمی شود بر روی آن کاری کرد بعد که شما می خواهید مال را پس بدهید فروشنده اعلام می کند که شما روی این کار برش زده اید چطور پس بگیرم؟
این برشی که زده شده می شود گفت یک از مصادیق تلف حکمی است مال در خارج و عالم ماده از بین نرفته ولی دیگر همان مال اول نیست.
مثال دیگر برای تلف حکمی این است که گندمی را فروخته اید متوجه می شوید که آن گندم برای شما نبوده و حق فروش نداشته می روید تا پس بگیرید که متوجه می شوید آن گندم را خریدار تبدیل به آرد کرده است که این خودش جز مصادیق تلف حکمی است با این دو مصداق متوجه شدیم که تغیر دادن مال به نحوی که دیگر نام همان مال اول بر روی آن صدق نکند جز تلفات حکمی است مثل تبدیل پارچه به لباس،تبدیل گندم به آرد و یا تبدیل چرم به کفش.
بحث کاربردی دیگری که در قانون مطرح می شود و قصد توضیح آن است فرض کنید فردی مالی را خریده است که از قیمت آن اطلاعی نداشته است و پس از مدتی مال را به همان قیمت می فروشد به این نحو که در سال ۹۸ خانه ای به قیمت ۵۰۰ میلیون می خرد و در سال ۹۹ به همان ۵۰۰ میلیون به فروش می رساند پس از کمی تحقیق متوجه می شود که قیمت آن خانه در سال ۹۸ دویست میلیون تومان بوده اما در سال ۹۹ همان پانصد میلیون تومان در این جا وی حق خیار غبن را دارد (غبن به معنای تفاوت قیمت فاحش در معامله) که او به استناد آن می تواند معامله سال ۹۸ را فسخ کرده و علاوه بر پولش خسارات را هم بگیرد، حال بحثی که در این جا مطرح می شود این است که او مال را فروخته آیا خیاری برایش وجود دارد؟
- آیا با تلف حکمی (فروختن مال جز مصادیق تلف حکمی است) مال حق خیار ثابت است؟
که این طور پاسخ دادن اگر مال تلف حکمی شده باشد اعمال خیار و اقاله بر روی آن ممکن است.
معنی در حکم تلف
در نهایت دانستن این قاعده خالی از لطف نیست که هر گاه در هر کجا گفته شده در حکم یا حکمی به این معناست که ماهیت و موضوع فرق می کند ولی آثار همان را دارد مثلا در بحث ما مثال این می شود که وقتی مال در دریا غرق می شود مال ما از تصرف ما فقط خارج شده.
بلکه ممکن است به آن برسیم و یا وقتی مال گم شده است مال در خارج وجود دارد ولی دسترسی به آن دیگر ممکن نیست که در حکم تلف است یعنی تلف به معنای واقعی نشده ولی مثل این است که تلف شده باشد.
نتیجه گیری
در اقتصاد و تجارت امروزه بحث از تلف حکمی کاربردی می باشد چون ممکن است برای فردی که معامله ای انجام داده است اشتباه کند که آیا این مصداقی که برایش اتفاق افتاده تلف است یا تلف نیست.
قانونگذار قانون مدنی برای اشتباه نشدن مصداق ها و جابجایی آن ها مثال هایی را که در اصل تلف نیست را، تلف فرض کرده است و از کلمه تلف حکمی استفاده نموده که آن در توضیح آن آورده شده است که تلف حقیقی نیست و صرفا مال از بین نرفته اما تصور می کنیم که مال از بین رفته است که در این مقاله سعی شد تا سوالاتی را در باب تلف حکمی در ذهن خواننده ممکن است پیش بیاید را بی پاسخ نگذاریم.
طرح سوال
تلف حکمی را تعریف کنید؟
تلف حکمی در اصل به این معناست که مال از بین نرفته است ولی در ذهن خود اثراتی را که بر مال از بین رفته بار می کنیم را بر این مال بار می کنیم.
مصادیقی برای تلف حکمی بیان کنید؟
مصداق اول فروختن مال است که خود قانونگذار آن را در حکم تلف دانسته و مصادیق دیگر می توان از تغیر ماهیت نام برد که مثلا چرم را به کیف یا کفش تبدیل کرده باشد.
مالی که در دریا افتاده باشد آیا تلف حکمی است؟
بله مالی که در دریا بیفتد اگر چه تصور می شود که می تواند از مثال های تلف حقیقی باشد ولی باید بین مالی که با در دریا افتادن از بین می رود و مالی که در دریا می افتد و از بین نمی رود تفاوت قائل شد مثلا افتادن گوشی در ته دریا مثال واضحی برای از بین رفتن مال است ولی تصور کنید آن گوشی ضد آب باشد که می شود دوباره با برداشتنش از آن استفاده کرد پس تلف حکمی است و صرفا دسترسی به آن ممکن نیست.
6 پاسخ
عالی استفاده کردم مهندس و مالک ۲۰ ساله سرقفلی مغازه ای ۲۰ ملیاردی هستم که مالک قبلی فوت و مالک جدید طبق بند ۱ ماده ۱۵ قانون ۵۶ بابت تجدید بنا تقاضای تخلیه نموده و ما تازه با جزییات و مواد قانونی ان در تحقیقات و مشاوره ها اشنا شدم و فغلا در کارشناسی اول به نا حق ارزش ۷ ملیارد در نظر گرفته اند که هم در متراژ اشتباه کرده ان که اعتراض و تقاضای نظریه تکمیلی نموده ایم و هم تقاضای مستندات کارشناس برای پایه قیمت گذاری …. امروز وکیلی بیان داشت در عرف مساحت ملک را معادل مساحت کف و تمام بالکن در قانون در نظر میگیرند ولی در عرف یک سوم بالکن حساب است خواستم ببینم شما مستند قانونی برای مبنای محاسبه حق کسب و پیشه که بین ۲۰ تا ۴۰ درصد ارزش ملک و مستندی برای سرقفلی و مبنای محاسبه بالکن سراغ دارید یا همان عرف ملاک است ….. جالب است انها برای بالکن یک سوم در عرف را در نظر میگیرند ولی ۸۰ تا ۸۵ درصد ارزش ملکی طلق عرف را برای سرقفلی قبول نداشته و انرا کمتر و حدود ۶۰ درصد من داوردی بیان میدارند
۰۹۱۶۱۱۱۷۸۸۷ اگر راهنمایی داشتین تشکر و جبران میشه
سلام: میزان حق کسب را کارشناس محاسبه می کند و در صورت متضرر شدن می توانید اعتراض به نظر کارشناسی نمایید.
با سلام،یکی از دوستان مبلغی رو به من میده که براشون سهام بخرم،ایا با وضعیتی که در بازار بورس به وجود اومده،مبلغ ایشون مصداق تلف شدن مال می باشد؟
سلام و عرض ادب
مالک قطعه زمینی هستم . با سند مالکیت رسمی (شاهنشاهی). این زمین سال ۹۶ بنام من زده شده . و تا اینجا هیچ مشکلی در مالکیت بنده وجود ندارد.
این زمین سالهای قبل تبدیل به اتوبان شده . منظورم از قبل (در زمان مالک قبلی ). بنده هم با علم و اطلاع اینکه زمین در طرح احداث جاده بوده ، اقدام به انتقال سند مالکیت کردم .. اقدام کردم بابت بهای زمین از اداره راه و شهرسازی ..قاضی پرونده نظر دادند این انتقال در حکم تلف هست . ( هرچند که صحبتهای ایشون به نظر منطقی نبود ) در همان جلسه دادگاه دعوای خود را مسترد کردم . تا باعلم و اگاهی بیشتری مجدد اقدام کنم . ممکنه اگر راهنمایی در این زمینه دارین بنده رو راهنمایی کنید؟
سلام: چون در طرح هست زمین شما در واقع زمین دیگر متعلق به شما نخواهید بود به نوعی تلف شده این زمین چون با طرح از بین می رود و می توانید فقط مبلغ ان را مطالبه نمایید.
سلام، خط لوله گازی در مجاور زمین اینجانب عبور کرده و حریم آن بیش از ۱۵۰ متر میباشد و به عرض ۱۳۰ متر و طول ۳۵۰ متر از زمین اینجانب در حریم آن قرار می گیرد و ارزش زمین من تقریبا به صورت کامل از بین می رود آیا حریم در حکم تلف حکمی می باشد ؟ کدام دادگاه صلاحیت رسیدگی به این موضوع را دارد ؟ آیا می توان درخواست توقیف پروژه را تا احقاق حق خود داد؟