“ناپسندترین حلال در نزد خداوند، طلاق است”؛ در نگاه نخست مفهومی متعارض از این جمله می فهمیم.
- چطور ممکن است اسلام نسبت به امری حکم بر حلال دهد اما آن را مذموم و ناپسند بداند؟
- اگر طلاق مورد نهی اسلام قرار داشته، چرا این اجازه را به مسلمین داده است؟
دین رسمی کشور جمهوری اسلامی ایران، اسلام است و بیشتر قوانین جاریه کشور تلفیقی از فقه شیعی و الزامات و عرف جاریه کشور می باشد.
که طلاق نیز یکی از این تلفیقات است که هم دستورات اسلامی در تدوین آن رعایت شده و هم الزامات و عرف جامعه به مقتضای زمانی به آن افزوده شده است که در واقع ماهیت اصلی طلاق ریشه فقهی با چاشنی مقتضیات زمانه می باشد.
آیات و روایات بسیاری در خصوص طلاق در اسلام وجود دارد و شارع مقدس از همان ابتدای ظهور اسلام در مکه و مدینه بر مردم دستوراتی الهی به رعایت برخی امور مرتبط با ازدواج و طلاق بیان نموده تا مردم امورات خانوادگی خود را بر اساس این دستورات استوار سازند.
برخی از این دستورات بدون تغییراتی از ۱۴۰۰ سال پیش به ما ارث رسیده است و چه بخواهیم و چه نخواهیم باید این ارث رو بپذیریم و در خصوصی ترین روابط زندگی مشترک نیز رعایت کنیم.
در این نوشتار ابتدا تلاش می شود در قالب بحثی کلی به طلاق در اسلام بپردازیم و آیات و روایات را مورد مداقه قرار دهیم و در نهایت شرایط طلاق از دیدگاه اسلام را بیان کنیم.
طلاق از دیدگاه اسلام
تعریف لغوی طلاق یعنی جدایی و در اصطلاح حقوقی ایقاعی است که از سوی مرد و بعضاً زن به منظور پایان دادن به رابطه زناشویی می باشد.
این نهاد حقوقی در اسلام جایگاه ویژه ای برایش قائل هستند و همانطور که بیان کردیم، ناپسندترین حلال در نزد خداوند طلاق است که تعبیری معقول و نیازمند تعقل است.
- اما چرا اسلام با اینکه طلاق را مذموم کرده، ولی به زن و مرد این اجازه را داده تحت شرایطی طلاق بگیرند؟
- اسلام هم می توانست به مانند برخی از ادیان طلاق را حرام ابدی کند چرا نکرد؟
جدایی در اسلام حرام نیست
بله اسلام نیز می توانست طلاق را حرام ابدی کند ولی صرف مذموم و ناپسند بودن طلاق نمی تواند منجر به حکم بر حرمت طلاق شود چون مقدمه طلاق، ازدواج است یعنی زوجیت زن و مرد بایست محرز شود.
اسلام ازدواج را امری پسندیده و آن را سنت پیامبر میداند که منتج به تشکیل زندگی مشترک می شود، در واقع ایجاد این پیوند زناشویی درست است که توافقی حقوقی است.
اما آثار عاطفی و احساسی آن از اهمیت فراوانی برخوردار است (هر چند در عمل این چنین نیست) و زن و مرد وارد مشارکتی احساسی و اجتماعی می شوند اما در مقابل اگر این احساسات از بین برود، دیگر ضرورتی بر بودن زن و شوهر در کنار هم وجود ندارد و با هیچ قوه قهریه و جبر و زوری نمی توان مرد یا زنی که نسبت به هم احساسی ندارند به زندگی مشترک تشویق کرد و صرفاً موجبات آزردگی روحی این دو فراهم می شود.
بله اسلام ورای دیگر طلاق را دیده است، نگاه اسلام، این است که اگر راهی برای استمرار زندگی زناشویی نبود، جدایی ایشان را آسان نمایید چه چیزی بالاتر از نفس انسان، چه چیزی بالاتر از روح و روان انسان که اگر با انتخابی ناصحیح در عذاب قرار گیرد، دیگر امکان جبران آن وجود ندارد.
اما سؤال این است، درسته اسلام به سلامت روان و حس دوست داشتن زن و مرد توجه داشته.
- اما چطور حق یک زن را پایمال کرده و حق طلاق مطلق را به مرد داده است؟
حق طلاق در اسلام
با در نظر گرفتن اصل اساسی ناپسند بودن طلاق در اسلام، شارع مقدس در تلاش بود تا موارد دسترسی به طلاق را کاهش دهد و تا حد امکان طلاق در شرایط ویژه مورد توجه زن و مرد قرار گیرد.
حق طلاق هم در شرع و هم در قانون مختص مرد است، اسلام این چنین دلیل می آورد که زن بخاطر عواطف شدید احساسی که ممکن است در برهه های زمانی یک زندگی مشترک در تلاطم قرار گیرد و زن را به سوی تصمیمات عجولانه سوق دهد.
یعنی به بیان ساده تر، اگر حق طلاق برای زن از ابتدا شناخته می شد، در یک زندگی مشترک چندین ساله، زن بارها و بارها تصمیم بر طلاق می گرفت اما چند صباحی بعد پشیمان می شد و امکان بازگشت وجود نداشت و دلیل دیگر اینکه اگر زن از مرد خود بیزار شود، امکان بدست آوردن دل زن توسط مرد وجود دارد شاید زمان نیاز داشته باشد ولی ذات زن بر احساسات بنا شده است و مرد می تواند حتی زنی که هیچ میل و رغبتی به ادامه زندگی مشترک ندارد را راضی به زندگی کند.
و با این دلایل حق طلاق را مختص مرد دانسته با این توجیهات که مرد اسیر احساسات نمی شود که هر زمان تصمیم گرفت زن خود را طلاق دهد، و اینکه اگر مرد احساساتش نسبت به زن از بین برود دیگر نمی توان امیدی به آن زندگی مشترک داشت.
اما در نگاهی بیطرفانه با توجه به مقتضیات زمانی، با توجه به شناسایی حق برابر زن و مرد و همچنین اصل تعاون و همکاری که از جمله اصول بنیادین زندگی مشترک می باشد، نمی پذیرند که حق طلاق مختص مرد باشد ولیکن تغییر پذیری این دیدگاه امری محال است و بایست ریشه آن را در آیات و روایات پیدا کرد.
آیات و روایات مرتبط با طلاق در اسلام
امام باقر علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل فرمودند:
“جبرئیل آن قدر بر من درباره زن سفارش و توصیه کرد که گمان کردم طلاق زن، جز در وقتی که مرتکب فحشاء قطعی شده باشد سزاوار نیست”.
همینطور امام باقر علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل فرمودند:
” چیزی در نزد خداوند محبوب تر از خانه ای که در آن پیوند نکاح صورت می گیرد وجود ندارد و چیزی در نزد خداوند ناپسندتر از خانه ای که در آن خانه پیوندی با طلاق به جدایی ختم شود، وجود ندارد“.
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
” اینکه در قرآن نام طلاق مکرر آمده و جزئیات کار طلاق مورد عنایت و توجه قرآن واقع شده، از آن است که خداوند جدایی (طلاق) را دشمن می دارد“.
طبرسی در مکارم الاخلاق از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده اند که حضرت فرمودند:
” ازدواج کنید ولی طلاق ندهید، زیرا عرش الهی از طلاق می لرزد“.
امام صادق در روایتی دیگر می فرمایند “هیچ چیز حلالی مانند طلاق، در پیشگاه الهی مبغوض و منفور نیست. خداوند مردمان بسیار طلاق دهنده را دشمن می دارد”.
و در روایتی که مورد وفاق اهل سنت است، در سنن ابن ما چه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: “ناپسندترین حلال در نزد خداوند طلاق است”.
با توجه به روایات پیش گفته، طلاق مورد نکوهش و سرزنش اسلام قرار دارد اما گاهاً اسلام در شرایطی که استمرار زندگی زناشویی دیگر ممکن نباشد، حال این می تواند بخاطر فساد و فحشای زن یا مرد باشد، یا اینکه عواطف و احساسات زن و مرد نسبت به یکدیگر از بین رفته باشد، جواز طلاق را صادر می کند و شرایطی را برای آن نیز پیش بینی کرده است.
شرایط طلاق در اسلام
پیش از اینکه شرایط طلاق در اسلام را بیان کنیم، به صورت کلی با اقسام طلاق در اسلام آشنا شویم:
طلاق از دیدگاه اسلام، به طلاق رجعی و طلاق بائن تقسیم می شود.
در طلاق رجعی، مرد خواهان طلاق است و در مدت عده حق رجوع به زن را دارد که در این صورت تمامی آثار نکاح مجدد بر می گردد.
طلاق بائن از دیدگاه اسلام به پنج مورد تقسیم می شود:
- طلاق زنی که نُه سالش تمام نشده باشد.
- طلاق زنی که یائسه باشد.
- طلاق زنی که مرد بعد از ازدواج با او رابطه زناشویی برقرار نکرده است.
- طلاق زنی که برای سومین بار طلاق داده می شود.
- طلاق زنی که به طلاق خلع یا مبارات طلاق داده شده است.
تشریح هر یک از این اقسام از حوصله این مطلب خارج است و صرفاً از بابت اینکه در اسلام چند قسم طلاق داریم آورده شده است.
پس از شناخت مختصر اقسام طلاق در اسلام، به شرایط طلاق در اسلام می پردازیم:
الف- اگر زن و مرد تصمیم خود را بر طلاق گرفته باشند، اولین گامی که حتی در سوره نساء آیه ۳۵ آمده است، تعیین داور از طرف زن و مرد می باشد.
« اگر بیم آن داشته باشید که میان زن و شوهر شکاف و جدایی افتد، داوری از خاندان مرد و داوری از خاندان زن را انتخاب نمایید، اگر داوران نیت اصلاح داشته باشند، خداوند میان زوجین توافق ایجاد می کند، خداوند دانا و مطلع است».
حتی این دیدگاه در قانون حمایت خانواده نیز گنجانده شده است و زن و شوهری که خواهان طلاق هستند، در صورت صلاحدید قاضی، اختلافشان به داوری ارجاع می شود.
ب- دو شاهد عادل از جمله ضروریات اجرای صیغه طلاق است که اسلام تاکید دارد این دو شاهد نسبت به زن و مردی که خواهان طلاق هستند، شناخت داشته باشند، که در عمل این چنین نیست.
پ- اگر زنی در زمان اجرای صیغه طلاق، در عادت ماهانه باشد، اسلام از طلاق منع کرده و بایست پاکی بر زن ایجاد شود سپس صیغه طلاق خوانده شود.
ت- نگه داشتن عده در طلاق اعم از رجعی یا بائن بر زن تکلیف شده است یعنی زن نباید در مدت عده طلاق، ازدواج کند و چنین ازدواجی صحیح واقع نشده و مردی که در این شرایط با زن ازدواج کند و بداند زن در عده است، به ایشان حرام ابدی می شود.
تفاوت عده در طلاق رجعی و بائن در اسلام، این است که در طلاق رجعی نفقه زن بر عهده مرد است و حتی توصیه شده زن در خانه مرد بماند.
ث- شرط دیگر برای بعد از طلاق است و آن نسبت به اولاد و فرزندان مشترک می باشد که هزینه تأمین معاش فرزندان بر عهده مرد یعنی پدر خانواده قرار داده شده است.
نتیجه گیری
در نتیجه اسلام، نگاهی مذموم به طلاق داشته اما مقتضیات اجتماعی و زمانی را نمی توانسته نادیده بگیرد و بر حرمت طلاق امر کند، در واقع طلاق در اسلام به عنوان آخرین چاره حل مشکلات زن و شوهری که امکان سازش میانشان مقدور نیست، توصیه شده است نه به عنوان اولین چاره و در واقع زن و شوهر ابتدا و مکرراً با سازش و میانجیگری خویشان و نزدیکان تشویق می شوند تا از طلاق پیشگیری شود.
سؤالات متداول
اسلام طلاق را حرام میداند؟
خیر، اسلام طلاق را مذموم و ناپسند میداند.
اینکه حق طلاق برای مرد است در اسلام آمده است؟
بله، دستور شرعی است که بنا به دلایلی حق طلاق را مختص مرد دانسته است.
دستورها اسلام نسبت به طلاق مطلقاً در قوانین فعلی ما اجرا شده است؟
خیر، بلکه با توجه به مقتضیات زمانی و اجتماعی تغییرات ایجاد شده است.