تمکین در لغت به معنای مالک گردانیدن و ثابت نمودن آمده است که در مقابل نشوز معنا میشود و از نشوز به عدم اطاعت و بر پاخواستن تعبیر میشود دعوای الزام به تمکین یکی از دعاوی رایج خانوادگی است که عموماً از سوی مردان زمانی که همسرانشان به خاطر اختلافات، زندگی مشترک را رها نموده مطرح میشود.
البته با مستفاد از مواد ۱۱۰۲ و ۱۱۰۳ قانون مدنی میتوان گفت که اگر مرد نیز به تکالیف زناشویی خود عمل ننماید یا در انجام و ادای تکالیف شرعی و خانوادگی خود مرتکب قصور شود دعوای الزام به تمکین زوج از سوی زوجه باید امکان داشته باشد.
دعوای الزام به تمکین
تمکین همانطوری که در بالا توضیح دادیم این دعوا ممکن است از سوی زوج یا زوجه طرح گردد هرچند در رویه عملی حاضر زوج این دعوا را مطرح میکند در این دعوا احراز دو رکن (اثبات رابطه زوجیت و اثبات عدم اطاعت و تمکین خوانده) از ضروریات دعوا محسوب میشود که در ذیل به توضیحهای آنها میپردازیم.
اثبات رابطه زوجیت
اثبات زوجیت در تمکین برای طرح دعوای الزام به تمکین اثبات وجود رابطه زوجیت الزامی بوده چرا که در صورتی این دعوا قابل پذیرش است که رابطه زوجیت وجود داشته و باقی باشد؛ بنابراین، طرح دعوای الزام به تمکین، در خصوص رابطه موقت (نکاح منقطع) که مهلت آن منقضی شده امکان نخواهد داشت.
البته اگر در دعوای تمکین، خوانده مدعی عدم وجود رابطه زوجیت باشد خواهان دعوا باید دادخواستی مبنی بر اثبات زوجیت مطابق قانون حمایت خانواده به مرجع قضائی ذیصلاح تقدیم نماید تا رسیدگی بر دعوای اثبات زوجیت و قطعی شدن حکم مربوطه دعوای الزام به تمکین متوقف خواهد شد.
البته صرفاً انکار زوجیت کافی نبوده و خواهان میتواند با ارائه دلایلی چون سند نکاحیه یا سایراسناد و مدارک محکمهپسند واهی بودن ادعا را اثبات کند به یاد داشته باشیم که انکار یا ادعای زوجیت بر خلاف واقع، جرم بوده و مطابق ماده ۵۲ قانون خانواده جدید که مقرر میدارد:
« هرکس در دادگاه زوجیت را انکار کند و سپس ثابت شود این انکار بیاساس بوده است یا برخلاف واقع با طرح شکایت کیفری یا دعوای حقوقی مدعی زوجیت با دیگری شود به حبس تعزیری درجه شش و یا جزای نقدی درجه شش محکوم میشود. این حکم درمورد قائممقام قانونی اشخاص مذکور نیز که با وجود علم به زوجیت، آن را دردادگاه انکارکند یا علیرغم علم به عدم زوجیت با طرح شکایت کیفری یا دعوای حقوقی مدعی زوجیت گردد، جاری است.» مرتکب مجازات خواهد شد.
اثبات عدم تمیکن
اثبات عدم تمکین به دور از معنای لغوی تمکین، در اصطلاح حقوقی و فقهی تمیکن دو معنی عام و خاص دارد که در معنای عام، به انجام کلیه وظایف از سوی زن نسبت به شوهر و اطاعت از وی اعم از رابطه زناشویی و مدیریت خانه، امرارمعاش و… تعبیر میشود؛
لیکن تمکین خاص در معنای انجام وظایف زناشویی از سوی زوجین و نشوز نبودن آنها در روابط زناشویی آمده است لذا برای طرح دعوای الزام به تمکین علاوه بر اثبات رابطه زوجیت، اثبات عدم تمیکن خوانده دعوا لازم میباشد اعم از اینکه خوانده دعوا مرد باشد یا زن.
مهریه زن در صورت عدم تمکین
مهریه جز حقوق زن می باشد و حتی اگر زن تمکین هم نکند باعث نمیشود زن از مهریه محروم شود و هیچ تاثیری در پرداخت مهریه بابت تمکین وجود ندارد و مرد نمی تواند بخاطر عدم تمکین از پرداخت مهریه امتناع نماید و حتی این اقدام مرد در دادگه قابل دفاع نیز نمی باشد.
دادگاه صالح دعوای تمکین
دادگاه صالح دعوای تمکین از جمله دعاوی خانواده می باشد و دعوای الزام به تمکین نیز با تقدیم دادخواست در دادگاه خانواده رسیدگی می شود.
دفاع زوجه در الزام به تمکین
دفاع زن از دعوای الزام به تمکین باید از طریق شاهد اثبات شود و برای اثبات این امر زوجه باید عدم نشوز خودش را اثبات نماید مثلا از طریق تنظیم صورت جلسه مامور انتظامی حضورش در منزل مشترک را اثبات نمایدولی این تمکین عام هست و اثبات تمکین خاص خیلی سخت می باشد چون تمکین خاص مختص روابط زناشویی می باشد.
مدارک لازم برای الزام به تمکین
مدارک لازم برای طرح دعوای الزام به تمکین برای هر کدام از زن و یا مرد خواستند اقدام به طرح این دعوا نمایند باید از طریق اثبات زوجیت به همراه سند ازدواج و با بهمراه داشتن دو نفر شاهد مرد و ضمیمه کردن استشهادیه اقدام به طرح دعوا نمود.
ضمانت های اجرای عدم تمکین زن از مرد
ضمانت اجراها در خصوص عدم تمکین زوجه مصرحاً یا متفقاً در مقررات مدنی و قانون حمایت خانواده پیشبینی شده که ما در این نوشته این ضمانتها را در چهار بند توضیح خواهیم داد.
- عدم استحقاق نفقه
- دعوای الزام به تمکین
- اجازه ازدواج دوم
- عدم استحقاق اجرتالمثل و نحله از ناحیه زوجه
ضمانت اجرای عدم تمکین مرد از زن
ضمانت اجرای عدم تمکین مرد از زن همانطوری که قبلاً نیز شرح دادیم ممکن است زوج نیز به تکالیف زناشویی خود عمل ننماید در این حالت چه ضمانت اجرایی برای تمکین زوج وجود دارد در ادامه به بررسی این نوع ضمانت اجراها خواهیم پرداخت.
- طرح دعوای الزام به تمکین زوج
- درخواست طلاق از طرف زوجه
دفاعیات خوانده پرونده دعوای تمکین
دفاعیات خوانده تمکین همانطوری که توضیح دادیم خوانده پرونده ممکن است زوج یا زوجه باشد به هر حال مشارالیه میتواند دلیل عدم تمکین را به وجود مانع شرع همچون بیماری،حج واجب، روزه داری عنوان نماید یا اگر زوجه طرف دعوا است می تواند علت عدم تمکین را وجود ترس و ضرر بدنی، مالی یا شرافتی یا استفاده ازحق حبس اعلام کند در این خصوص ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی مقرر میدارد:
«زن میتواند تا مَهر به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مَهر او حالّ باشد و این امتناع مُسقِط حق نفقه نخواهد بود.» در این حالت عدم پرداخت نفقه از سوی زوج مطابق تبصره ماده ۵۳ قانون خانواده جدید جرم محسوب و قابل مجازات میباشد.
ضمانتهای اجرایی تخلف از تمکین
ضمانتهای اجرایی تخلف از تمکین زوجه و زوج در دو گفتار مجاز میپردازیم که بعضیها بهصورت مستقیم و بعضیها به صورت غیر مستقیم قابل اعمال میباشند.
تمکین در دوران عقد چگونه است
از مقدمات تمکین، تهیه منزل مستقل در حد شئونات زوجه است.
رأی شعبه ۲۸۲ دادگاه عمومی خانواده تهران
در خصوص دعوا آقای (س.ع.) فرزند (س.) به طرفیت خانم (ش.ح.) فرزند (ن.) به خواسته الزام خوانده به تمکین با احراز علقه زوجیت فیمابین طرفین، حسب دلالت مندرجات رونوشت سند نکاحیه پیوست، پرونده و اظهارات طرفین. نظر به اینکه از مقدمات تمکین، تهیه منزل مستقل در حد شئونات زوجه است و زوج در جلسه دادرسی مورخ ۲۶/۰۷/۹۱ اقرار نموده که منزلی جهت زندگی مشترک مهیا ننموده و هنوز زندگی مشترک را شروع نکردهاند و در دوران عقد به سر میبرند.
و دلیل و مدرکی که دال بر نشوز و عدم تمکین زوجه باشد، ارائه و ابراز ننموده، لذا دعوا خواهان را غیر وارد تشخیص و حکم به بطلان آن صادر و اعلام میگردد. رأی صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در مراجع محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رأی شعبه ۴۷ دادگاه تجدیدنظر استان تهران
تجدیدنظرخواهی آقای (س.ع.) نسبت به رأی موضوع دادنامه شماره ۱۴۱۰- ۲۹/۷/۹۱ صادره از شعبه ۲۸۲ دادگاه عمومی خانواده که بر رد درخواست تمکین اشعار دارد، وارد نیست؛ زیرا رأی تجدیدنظر خواسته موافق موازین قانونی و با رعایت اصول و قواعد دادرسی صادر گردیده و ایراد اساسی متوجه آن نیست. تجدیدنظرخواه نیز در این مرحله مطلب قابل توجهی عنوان نکرده، لذا به استناد ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی رأی تجدیدنظر خواسته تأیید میگردد. این رأی قطعی است.
دادخوست تقابل صدور حکم تمکین در مقابل دادخواست مطالبه نفقه
مشخصات طرفین | نام | نام خانوادگی | نام پدر | سن | شغل | محل اقامت- خیابان – کوچه – پلاک- کدپستی | |
خواهان | |||||||
خوانده | |||||||
وکیل | |||||||
خواسته یا موضوع | تقاضای صدور حکم تمکین | ||||||
دلایل و منضمات | کپی مصدق: ۱٫ عقدنامه ۲٫ اظهارنامه شماره…/ تلگراف مورخ…، … | ||||||
ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی | |||||||
احتراماً به استحضار میرساند:
با سلام، احتراماً مستند به ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی دادخواست تقابل در خصوص پرونده کلاسه … مطروحه در شعبه … به عرض می رساند: اینجانب به استناد کپی مصدق عقدنامه شماره… مورخ / / باخوانده عقد ازدواج دائمی در دفترخانه… منعقد کردهایم. نظر به اینکه خوانده (زوجه قانونی اینجانب) بدون عذر موجه و علت شرعی و قانونی و بدون اخذ اجازه در تاریخ…، زندگی مشترک را ترک نموده و در منزل پدری خود به سر میبرد و با مراجعات مکرر و ارسال اظهارنامه/ تلگراف (کپی مصدق پیوست) حاضر به تمکین و بازگشت به منزل مشترک نشده است، فلذا مستنداً به ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی تقاضای صدور حکم به تمکین زوجه و رد دعوای مطالبه نفقه را دارد. |
|||||||
محل امضاء – مهر – اثر انگشت | |||||||
شماره و تاریخ ثبت دادخواست | ریاست محترم شعبه ………… دادگاه …………… رسیدگی فرمایید.
نام و نام خانوادگی ارجاع |
نمونه دادخواست دعوای تمکین
مشخصات طرفین | نام | نام خانوادگی | نام پدر | سن | شغل | محل اقامت- خیابان – کوچه – پلاک- کدپستی | |
خواهان | |||||||
خوانده | |||||||
وکیل | |||||||
خواسته یا موضوع | الزام خوانده به تمکین | ||||||
دلایل و منضمات | ۱- سند نکاحیه ۲- اظهارنامه ۳- گواهی گواهان | ||||||
ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی | |||||||
احتراماً به استحضار میرسانم در تاریخ…. به موجب سند نکاحیۀ شمارۀ … خوانده به عقد زوجیت دائم اینجانب درآمده است. اما مدتی است بدون اجازه، زندگی مشترک زناشویی را ترک و از تمکین نسبت به اینجانب خودداری میورزد. علیرغم مراجعات مکرر و ارسال اظهارنامۀ شمارۀ …. مورخ … مبنی بر دعوت به مراجعت زندگی زناشویی همچنان به نشوز خود ادامه میدهد.
بنابراین مستند به ماده ۱۱۰۳ و ۱۱۱۴ قانون مدنی صدور حکم بر محکومیت خوانده به الزام به تمکین را استدعا دارم. |
|||||||
محل امضاء – مهر – اثر انگشت | |||||||
شماره و تاریخ ثبت دادخواست | ریاست محترم شعبه ………… دادگاه …………… رسیدگی فرمایید.
نام و نام خانوادگی ارجاع
|
باسلام،من مدت۵سال است که ازدواج دائمی کرده ام وحاصل این ازدواج یک پسر۳سال ونیمه است،سه سال اول زندگیمونوباخوشحالی وشادی بسیارفراوان درکنارهم گذروندیم، وتمام این مدت بدون مشکل زندگی کردیم،امامتاسفانه باوارشدن چندنفرازجمله خاله های زنم کم ک کانون گرم خانواده سردتروسردترشدتاینکه بانقشه قبلی که متادون داخل شربتم ریختن منوبه حالت خواب وبیهوشی در آوردن وبه کمپ انداختندوظرف مدت یک هفته مراازکمپ بیرون اوردن،وباکمال تعجب دیدم تمام خونه زندگیوبارزدن اوردن شهر،وقتی علت راپرسیدم زنم گفت مدتی اینجا زندگی کنیم اگه بدبودهرجاگفتی میریم،اماتموم زندگیمون نابودشد،چون بدلیل وجود جاومکان کافی نیمی ازوسایل خونه روفروختند،پول رهن خونه خرج شد،معتادم کردند،ازکار،بیکارمم کردن،وبدترازاینهافهمیدم که بخاطرروابط نامشروعی که زنم باچندنفرداشت خونه زندگیوبارزدن اوردن ومنم باجروبحث ازخودشون دورکردن،که راحت ب کارشون برسنن،چه بارفتارهاورفت وامدهای مشکوک شب وروزش،چه باپیامک وتماسهاش ک توگوشیش دیدم،وچه مردم میدیدندومیگفتند،هرچی بخوبی وحتاباالتماس بهش گفتم زندگیمونوخراب نکن، همش همیگفت نمیدونم چی میگی،بشنو وباورنکن وتهمت نزن وازین حرفا،خلاصه شکایتشوکردم تاحدودیم جلورفتم امادیوونش بودم ونمیتونستم جلوتربرم،ودرظاهراخلاقشوخیلی بام خوب کردوهمه درامدم که سرکارمیرفتم روبش میدادم و…درحالیکه جدازندگی میکردیم،حالارفته درخواست طلاق داده، منم میخام برم دنبال پروندشوبگیرم،حالاازشماعزیزراهنمایی میخام،ک چیکارکنم چون دارم دیوونه میشم
سلام روزتون بخیر
من ۴ سال پیش با زنی ایرانی که مقیم آلمان هست ازدواج کردم و بعدا متوجه شدم که قصد از این ازدواج کلاهبردای بوده. ازدواج ما در ایران انجام شده و ازدواج آلمانی نکردیم. در سند ازدواج سفر کردن به خارج رو اجازه داده ام. آیا می توانم ممنوع الخروجش کنم؟ آیا با اثبات مقسم بودنش می تونه اون رو لغو کنه؟
ممنون میشم پاسخ رو ایمیل بفرمایید.
با تشکر و تجدید احترام
مسعود جابری
سلام: اگر از کشور خارج نشده باشد باید برای خروج اجازه شما را داشته باشد