پرسش: آیا استدلالاتی که دادگاه حین صدور حکم بیان میدارد نیز اعتبار امر مختومه دارد؟ به عبارتی دیگر آیا مفاد حکم نیز همچون موضوع و نتیجه حکم اعتبار امر مختومه دارد؟ بهعنوان مثال چنانچه به لحاظ عدم احراز مالکیت، دعوای خلع ید رد شده و این موضوع در دادنامه قید شده باشد، آیا اثبات مالکیت نیز اعتبار امر مختوم دارد؟
نظر اکثریت
نقطه نظرات این گروه به شرح زیر است:
- اعتبار امر مختومه دارد حتّی توجیه دادگاه نیز اعتبار امر مختومه دارد؛ اما نظر غالب آن است که فرعیاتی که دادگاه رسیدگی میکند گاهی کاملاً فرعی است؛ مانند امارات قضائی که اعتبار امر مختومه ندارد؛ اما گاهی مانند دعوای خلع ید، بحث اثبات مالکیت نیز بررسی شده و حکم صادر میشود گاهی عنوان دعوا را عوض میکند؛ مثلاً در خلع ید باید به اثبات مالکیت نیز رسیدگی کرد و اگر بعداً اثبات مالکیت را بخواهد جزئی از ارکان دعوای قبلی است که اعتبار امر مختومه دارد هرچند دلایل جدیدی که ارائه شود در این صورت اعاده دادرسی میشود.
- حکم به شیء حکم به لوازم قریب شیء نیز هست و لذا حکم به امری و اظهارنظر در امری، اظهارنظر حکم در امر قریب آن نیز هست و نظر به حکمت قانون است نه الفاظ و اگر در دعوای خلع ید اثبات مالکیت رسیدگی شده، اگر اسم آن در حکم نیامده است؛ ولی در اصل حکم به اثبات مالکیت نیز رسیدگی شده، فلذا در فرض سؤال اعتبار امر مختومه دارد و وقتی اظهارنظر قضائی در جایی میشود نمیتوان بعداً راجع به همان مسئله اظهارنظر قضائی نمود.
- چون از ارکان دعوای خلع ید، اثبات مالکیت است؛ لذا اعتبار امر مختومه دارد و اگر مثلاً در دعوا به جعلیت سندی رسیدگی شد و اظهارنظر قضائی شود؛ اما بعداً دعوای اثبات اصالت سند را بدهد اعتبار امر مختومه دارد.
- این امر بستگی به هر پرونده دارد. اگر ماهیتاً در خصوص موضوعی اظهارنظر شده، اعتبار امر مختومه دارد. اثبات مالکیت نیز باید در بعضی موارد بهعنوان دعوای مستقل پذیرفته شود.
نظر اقلیت
نقطه نظرات این گروه به شرح زیر است:
- اعتبار امر مختومه ندارد. در بحث اثبات مالکیت و خلع ید فرق میکند. اثبات مالکیت دعوای مستقلی نیست و باید قرار عدم استماع صادر کرد؛ زیرا به کیفیت مطروحه قابلیت استماع ندارد؛ زیرا بار عملی ندارد و هر چیز دیگری بخواهد باید دعوای اصلی را بخواهد.
- استدلالاتی که بر ثبوت دعوا مطرح شود اعتبار امر مختومه دارد در مواردی نیز که دلایلی بیان میشود و بر اساس آن دلایل دعوا رد میشود؛ ولی بعداً دلایلی که موجود بودهاند و به آن اشراف نداشتهایم و در خصوص آن استدلالاتی ارائه شود (در مقام رسیدگی که به دعوای مراجع به مفاد حکم قبل) از موارد اعتبار امر مختومه نیست. دلایل جدید (بعد از صدور حکم) از موارد اعاده دادرسی است.
نظر کمیسیون نشست قضائی (۴)
اعتبار امر مختومه در مورد یک حکم بازگشت بهعنوان همان دعوای مطروحه دارد و متفرعات موضوعی آن نمیتواند با تلقی اعتبار امر مختومه، افراد ذینفع را از اقامه دعوای مستقل و غیر از دعوای پیشین منع کند؛ به عبارت دیگر، اگر دعوای خلع ید مطرح شود و با عدم اثبات مالکیت مدعی چنین دعوایی مختومه شود در مراتب ثانوی که خواهان به تملیک رسمی ملک فائق شود میتواند تحت عنوان مالکیت قابل شناسایی محاکم که با سند رسمی است علیه همان شخص دعوای خلع ید را مجدداً مطرح کند؛ زیرا در فرض حادث دلایل و مستندات اقامه دعوا متفاوت از دلایل دعوای مختومه قبلی است.