زمانی که پرونده در دادگاه مورد بررسی قرار می گیرد و تمام مراحل آن طی شده است و نیازی به چیز دیگری نمی باشد و فقط نیاز به رای قاضی می باشد؛ در این صورت است که قاضی رای خود را در مورد پرونده با توجه به دلایل و مستندات با توجه به قانون مورد نظر صادر می کند و به صورت دستی این رأی را نوشته و دست نویس رای صادر شده را در اختیار دفتر دادگاه می گذارد.
دادنامه نظر آخر قاضی رسیدگی کننده
زمانی که رای را به صورت چاپی درآوردهاند در واقع آن را به صورت دادنامه در می آورند.
بنابراین می توانیم اینگونه بیان کنیم که دادنامه همان رای و نظر قاضی می باشد که در یک فرم مخصوصی چاپ شده است و دارای شماره دادنامه، تاریخ صدور، رای، کلاسه پرونده، دلایل و مستندات رای، مشخصات طرفین و نتیجه رای ذکر شده است. بعد از اینکه دادنامه آماده شد با امضا کردن قاضی رعایت شرایط قانونی به طرفین پرونده ابلاغ می گردد.
انواع دادنامه
ما دو نوع دادنامه داریم:
- دادنامه بدوی
- دادنامه تجدیدنظر
دادنامه بدوی همان رای قاضی در دادگاه بدوی می باشد و دادنامه تجدید نظر دادنامه ای می باشد که به رای قاضی در دادگاه بدوی اعتراض زده و به دادگاه تجدید نظر رفته و رایی که صادر می گردد دادنامه تجدیدنظر می باشد.
در بعضی مواقع در پرونده های کیفری یا حقوقی قاضی بعد از انجام بررسیهای لازم، رای خود را به صورت شفاهی در جلسه اعلام می کند و آن را به صورت بلند قرائت می کند در این مواقع می توانیم بگوییم که قاضی برای این پرونده رای صادر کرده است اما نمی توانیم بگوییم که این رای دادنامه می باشد چرا که دادنامه رای کتبی قاضی می باشد.
قسمت های مختلف یک دادنامه
دادنامه و یا رای قاضی که به صورت کتبی در می آید شامل قسمتهای متفاوتی می باشد.
که این قسمتها به شرح زیر می باشد:
- شماره هایی در دادنامه وجود دارد: شماره هایی که میتوان از طریق آن پرونده خود را پیگیری کرد شامل شماره دادنامه، شماره پرونده، شماره بایگانی می باشد.
- مشخصات طرفین پرونده و اگر وکیل داشته باشند و مشخصات وکیل پرونده در دادگاه قید میشود: در این صورت اگر پرونده حقوقی باشد؛ طرفین پرونده با عنوان خواهان و خوانده در دادنامه قید میگردند و اگر پرونده کیفری باشد اسامی طرفین در دادنامه با عنوان شاکی و متشاکی قید می گردد.
- اگر دادنامه حقوقی باشد تمام خواسته های خواهان در آن قید می گردد: خواسته خواهان یعنی تمام اموری که خواهان از دادگاه برای رسیدگی به آن درخواست کرده است و قاضی باید به تمامی آنها رسیدگی کند و رای خود را نسبت به تمام آنها در دادنامه اعلام کند.
- گردش کار دادنامه: قسمت مهم دادنامه گردش دادنامه می باشد. دلایلی را که باعث شروع فرایند رسیدگی و همچنین تشریفات آن شده است را ذکر میکند.
- مهم ترین قسمتی که در دادگاه وجود دارد رای دادگاه میباشد: در این قسمت قاضی پرونده به تمام مسائل و امور رسیدگی میکند و تمام دلایل را چک می کند و با توجه به مواد قانونی، رایی را برای این دادنامه صادر میکند که معمولاً این رای بیشتر از یک خط نمی باشد.
- ابلاغ دادنامه: و اما مهم قسمت آخر دادنامه می باشد که توسط مامور ابلاغ امضا گردیده و نام قاضی که رای را صادر کرده است در ذیل آن ذکر گردیده در دادنامه امضای قاضی که رای را صادر کرده است وجود ندارد و درج نگردیده است زیرا امضای قاضی صادر کننده رای در همان نسخه اول دادنامه وجود دارد و در نسخه دوم فقط نام قاضی وجود دارد و امضای آن وجود ندارد.
مهلت صدور دادنامه توسط قاضی دادگاه
بر اساس ماده ۲۹۵ قانون آیین دادرسی مدنی، وقتی که ختم دادگاه اعلام شد قاضی می تواند در همان جلسه رای دادگاه را اعلام کند و اگر این کار را نکند باید ظرف مدت یک هفته آن را به صورت کتبی به طرفین ابلاغ کند و نباید آن رای که در دادنامه اعلام می کند به صورت کلی باشد بلکه باید فقط نسبت به همان دعوایی که در دادگاه مطرح گردیده است حکم خودش را صادر کند.
ابلاغ سنتی یا ابلاغ به وسیله سامانه ثنا
در سال های قبل، ابلاغ تمامی دادنامه ها و یا حکم هایی که از طرف دادگاه برای طرفین صادر می گردید از طریق مامور ابلاغ بود اما اکنون روش جدیدی در نظر گرفته شده است به نام سامانه الکترونیکی ثنا که به موجب ماده ۱۷۵ قانون آیین دادرسی کیفری در سال ۱۳۹۲ قوه قضایی موظف گردیده است که تمامی حکم های صادر شده نتیجه پروندههای طرفین را از طریق این سامانه الکترونیکی به دست آنها برساند در تبصره این ماده آمده است که همین اطلاع رسانی از طریق این سامانه کافی می باشد و این نوع ابلاغ و اطلاعرسانی جایگزین ابلاغ های سنتی قدیم گردیده است.
امکان تعقیب دوباره متهم منع تعقیب خورده
وقتی متهمی دادنامه منع تعقیب او صادر می گردد و قطعی می باشد میتوان آن را مجدداً شروع و یا تجویز کرد و اگر می شود و جواب مثبت است با کدام مرجع قضایی می باشد؟
در اینجا باید بگوییم تا زمانی که دلایل و مدارک کافی و جدیدی همچنین قابل قبولی وجود نداشته باشد قرار منع تعقیب متهمین و همچنین دادنامه های بازپرس مانع از تعقیب مجدد آنها می گردد و بنابراین نمیتوان تغییر را مجدداً شروع کرد.
اما آیا وقتی که یک دلیل جدید و کافی پیدا شود می توان تغییر را شروع کرد؟
در این خصوص می توان به ماده ۱۸۰ قانون آیین دادرسی کیفری اشاره کرد که بیان می دارد:
هر گاه محکمه استیناف(تجدید نظر) در باب منع تعقیب متهم و عدم جلب او به محاکمه قرارداد دیگر او را نمیتوان تعقیب نمود مگر با اجازه محکمه استیناف و آن هم در صورتی که بعد از منع تعقیب و محاکمه که به واسطه فقد دلایل کافی بوده، دلایل جدیدی کشف شود.
این ماده این معنی دلالت میکند که تعقیب کردن دوباره متهمی که قرار منع تعقیب آن صادر شده باشد و این قرارها از طرف شکایت کردن شاکی خصوصی و یا دادستان و یا غیره باشد با توجه به ماده مورد نظر تنها با توجه به دلایل جدید و کافی میتوان تعقیب را شروع کرد و همچنین باید اجازه دادگاه استان را هم به همراه داشته باشد.
به این صورت که شاکی خصوصی و یا دادستان دلایل و شواهد جدید را به دادگاه عرضه میکند و اگر آن دلایل و شواهد مورد قبول دادگاه واقع گردد اجازه داده می شود که تحقیقات لازم توسط بازپرس انجام گردد از جمله می توان این موارد را نام برد: ترجمه شنیدن نظر کارشناسان و همچنین متهمین.
سوال های مهم در رابطه با دادنامه
- آیا برای اینکه بتوانیم ابلاغیه هایی که برای ما از طریق سامانه ثنا ابلاغ می شود ببینیم باید ثبت نام به عمل آوریم یا خیر؟
برای مشاهده ابلاغیه هایی که از طرف دادگاه و دادنامه هایی که برایمان ارسال می گردد در سامانه ثنا باید ثبت نام کرد و بعد از این که ثبتنام را به طور کامل انجام داده ایم با وارد کردن کد ملی خود و رمز شخصی می توانیم وارد سامانه ثنا شویم و تمامی ابلاغیه های خود را در آن مشاهده کنیم که اگر ثبت نام را به طور کامل انجام ندهیم به هیچ عنوان نمیتوانیم وارد این سامانه گردیم.
- اگر دادنامه برای شخصی ارسال گردد و آن شخص نسبت به آن دادنامه هیچ گونه اعتراضی نکند و از تاریخ اعتراض آن بگذرد آیا باز هم میتوان اعتراض کرد یا خیر؟
اگر تاریخ تجدید نظر و یا مدت زمانی که فرصت داشته است به رای صادر شده اعتراض زدند و این کار را انجام ندهد دیگر نمیتواند مجدداً اعتراض بزند زیرا فرصت آن تمام شده است.
- در پی رسیدگی به پرونده ای نتیجه پرونده به اینصورت اعلام شده است که داد نامهای از سمت دیوان عدالت اداری به نفع آقای الف صادر شده و نتیجه آن از طریق سامانه ثنا برای وی ابلاغ شده است اما بعد از ۲ ماه که این دادنامه ارسال شده است محکوم علیه ادعا میکند که دادنامه به دست او نرسیده است حال تکلیف آقای الف چه میشود؟
آقای الف میتواند یک لایحه ای تنظیم کند بعد از دادگاه تجدید نظر بخواهد ابلاغیه را برای او بفرستد و یا اینکه می تواند حضوری به دادگاه مراجعه کند و حضورا پیگیر شود