خلع ید به معنای کوتاه کردن دست شخص متصرف ملک که ملک دیگری را غاصبانه تصرف نموده است.
به گزافه سخن نگفته ایم که بسیاری از تخلفات و جرائم، نشأت گرفته از نقض حق احترام به حقوق دیگران است و کشورهای توسعه یافته با درک ساده ترین حق بنیادین بشریت ( که برخلاف ظاهر بسی پیچیده است) و آموزش آن از بدو تولد از طریق خانواده ها و همچنین مدارس و دانشگاه و حتی جامعه، بستری عاری از جرم و جنایت برایبسی مردمان خویش فراهم آورده اند.
این سرمایه گذاری بلند مدت را به عیناً با ارائه آمارهایی از قبیل کاهش زندانیان، تعطیل نمودن زندان ها، بسته شدن محاکم کیفری دادگستری و سطح بالای رضایتمندی و شاد بودن مردم مشاهده کرد و الگویی برای سایر کشورها تلقی می شوند.
دریغا که خلاء آموزش صحیح در کشورمان، و بی توجهی به این خلاء و گره زدن آن به مسائلی دیگر، موجب تضعیف آموزش و در ورای آن آرامش مردم جامعه شده است و شاید شاهد مثال بارز آن حجم بالای دعاوی کیفری و مدنی است که در محاکم در حال رسیدگی می باشد و روز به روز محاکم و دادسراهای ویژه ای برای رسیدگی به جرائم خاص تأسیس می شود و هیچ وقت به این نیندیشیده ایم که چرا ما، ما شدیم؟
یکی از دعاوی که امروزه با نقض حق احترام به حقوق مالکیت اشخاص مطرح است، دعوای خلع ید می باشد که نسبت به اراضی و املاک قابل تصور می باشد.
- اما عموم نمی دانند که این دعوا چه شرایط شکلی دارد و اینکه اصلاً در چه صورتی ما باید چنین دعوایی را اقامه کنیم؟
- یا اینکه از کجا باید اقدام کنیم تا مسیری را اشتباه نرویم؟
همه اینها پرسش هایی است که در اذهان مطرح است، و تلاش می کنیم در قالب همین سه پرسش با دعوای خلع ید آشنا شویم.
دعوای خلع ید و شرط طرح دعوی خلع ید؟
هر کسی حق هر گونه اعمال مالکیت و دخل و تصرف در اموال خود را دارد تا زمانی که این بهره مندی از حق مالکیت موجب ضرر رساندن و آسیب به دیگران نشود؛ پس در تعارض حق مالکیت (اصل تسلیط) با قاعده لاضرر، اولویت با قاعده لاضرر است و نباید با این مثال که “چهار دیواری اختیاری” موجبات سلب آسایش سایرین را فراهم کنیم.
اما در آن روی قضیه، ممکن است شخصی بر حق مالکیت ما دست درازی کند و تصرفی مادی بر اراضی و املاک با پیدا کند.
برای مثال علی صاحب ۱۰۰۰ هراز متر مربع زمین در شهرستان نور است و خودش ساکن تهران، در آخرین بازدیدی که علی از زمینش داشت متوجه شد که زمین مجاور اقدام به تجاوز به زمین علی کرده است و بخشی از زمین علی را در ملک خود قرار داده است.
پس حق مالکیت علی بر زمین به موجب تصرف مادی همسایه نقض شده است و علی پس از اعتراض به همسایه و بی اعتنایی همسایه به علی، به ناچار گلایه مندی خود را به دادگاه می برد و با اسناد مالکیت خود خواهان رفع تصرف از زمینش می شود.
اگر زمین علی دارای سابقه ثبتی باشد و علی نیز سند مالکیت رسمی داشته باشد، باید دعوای خلع ید به طرفیت همسایه (متصرف) مطرح کند؛ در واقع عناصر اصلی طرح دعوای خلع ید شامل تصرف مادی اراضی و املاک مالک و همچنین داشتن سند مالکیت رسمی از سوی مالک است.
- شاید بپرسید که اگر علی سند مالکیت رسمی نداشته باشد و صرفاً با مبایعه نامه زمین را خریده باشد، تکلیف چیست؟
شرط داشتن سند مالکیت رسمی برای علی (که البته در بخش بعدی بیشتر توضیح داده خواهد شد) به منظور طرح دعوای خلع ید از ملک متصرف شده، شرط اصلی شنیده شدن چنین دعوایی است اما این به این معنا نیست که علی با سند عادی نتواند دعوای خلع ید مطرح کند بلکه بایست ابتدا دعوای اثبات مالکیت به موجب اسناد عاید مالکیت مطرح و پس از اثبات مالکیت دعوای خلع ید علیه متصرف اقامه کند. اگر زمین نه سند رسمی و نه سند عادی مالکیت داشته باشد و صرفاً علی متصرف زمین بوده باشد، و شواهد و قرائن و گزارش تحقیقات محلی گواه بر تصرف قدیمی علی داشته باشد، علی می تواند دعوای تصرف عدوانی یا حتی شکایت کیفری تصرف عدوانی علیه همسایه مطرح کند که پرداخت به این قسم دعوا از حوصله این نوشتار خارج است.
پس منظور از دعوای خلع ید این است که شخصی بدون داشتن اجازه و یا حقی بر اراضی و املاک مالکین اعم از ملک مسکونی، تجاری و یا حتی کارگاه و سایر املاک، تصرف کند و مالک می تواند با اسناد مالکیت رسمی خود نسبت به طرح دعوای خلع ید و بیرون کردن متصرف از ملک خویش اقدام قانونی کند.
شرایط طرح دعوای خلع ید
در مثال بالا چهار شرطی که برای طرح دعوای خلع ید ضرورت دارد، بصورت مستتر و پنهان بیان شد اما صراحتاً بیان نکردیم که این شرایط باید باشد که مالک بتواند دعوای خلع ید مطرح کند.
در همین خصوص با استفاده از مثال بالا، چهار شرطی که برای طرح دعوای خلع ید ضرورت دارد به قرار زیر است که ئر بند های آتی به شکل مفصلی توضیح داده خواهد شد:
- داشتن سند مالکیت رسمی یا اثبات مالکیت به موجب رأی قطعی دادگاه.
- غیر منقول بودن مال مورد تصرف.
- تصرف خوانده.
مالکیت، شرط خواستن خلع ید است
همانطور که در مثال بالا و وضعیتی که برای علی مطرح شد، ایشان برای طرح دعوای خلع ید و بیرون کردن متصرف (همسایه) از بخش تصرف کرده، بایست سند مالکیت رسمی داشته باشد و در واقع دفتر دادگاه پس از بررسی اسناد مالکیت برایش احراز گردد که خواهان مالک رسمی ملک مورد تصرف می باشد.
و یا اینکه اگر مالک سند عادی دارد، بایست نسبت به طرح دعوای اثبات مالکیت به موجب اسناد عادی خود یا شهادت شهود اقدام کند تا پس از رسیدگی در دادگاه عمومی حقوقی و صدور رأی از آن مرجع یا مرجع بالاتر (دادگاه تجدیدنظر) مبنی بر احراز مالکیت خواهان و صدور رأی قطعی، به موجب این رأی قطعی دعوای خلع ید پذیرفته می شود.
پس اولین شرط طرح دعوای خلع ید داشتن سند مالکیت رسمی یا رأی قطعی دادگاه صالح مبنی بر احراز مالکیت خواهان بر ملک مورد تصرف می باشد.
غیر منقول بودن مال مورد تصرف شرط خلع ید است
دعوای خلع ید از جمله دعاوی خاص محسوب می شود چون صرفاً قابل طرح نسبت به اموال غیر منقول می باشد و اگر شخصی ماشینش توسط دیگری بدون مجوز قانونی توقیف شده باشد یا مورد تصرف قرار گرفته باشد، مالک می تواند طرح شکایت تصرف غیرقانونی علیه متصرف داشته باشد و نمی تواند با توسل به دعوای خلع ید، دست متصرف را از خودرو کوتاه کند.
همانطور که در مثال بالا مشاهده شد، تأکید مؤکد بر زمین علی بود پس اموال غیر منقول شامل زمین اعم از کشاورزی، یا غیر کشاورزی، املاک اعم از مسکونی یا تجاری و یا کارگاه و کارخانه می شود.
تصرف غاصبانه خوانده شرط خواستن خلع ید است
تا متصرف بر ملک دیگری بدون مجوز قانونی چمبره نزند و حتی مدعی حقی نباشد، نمی توان گفت ملک مورد تصرف قرار گرفته است یعنی اگر شخصی خودروی خود را موقتاً در زمین دیگری پارک کرده باشد، به معنای دقیق کلمه نمی توان گفت که حق طرح دعوای خلع ید برای مالک ایجاد شده است بلکه مالک می تواند از بابت مزاحمتی که برایش ایجاد شده، دعوای رفع مزاحمت مطرح کند نه دعوای خلع ید که هم زمان بر و هم نیازمند پرداخت هزینه دادرسی بیشتری می باشد.
پس دانستن اینکه تصرف به چه گونه ای باشد می تواند مالک را در انتخاب دعوای صحیح کمک شایان توجهی کند.
از همین رو در مثال بالا، همسایه بخشی از زمین علی را در ملک خود قرار داده است و حتی شاید ساخت و ساز نیز انجام شده است.
در این صورت دیگر نمی توان گفت که مزاحمت برای علی ایجاد شده بلکه در اینصورت همسایه بصورت غاصبانه ملک علی را تصرف کرده است و این معیاری برای شناخت دعوای خلع ید از سایر دعاوی سه گانه (تصرف عدوانی، ممانعت از حق و مزاحمت از حق) محسوب می شود.
تصرف قانونی خوانده مانع طرح خلع ید
بارها و بارها در این نوشتار تأکید شد که تصرف متصرف نباید قانونی باشد بلکه باید غیرقانونی و غاصبانه تحقق یابد.
مطابق با مثال بالا، اگر همسایه علی به حکم دادگاه رأی بر مالکیت آن بخش متصرفی از زمین علی گرفته باشد، دیگر نمی توان گفت که علی حق طرح دعوای خلع ید را دارد بلکه تصرف همسایه قانونی و به حکم قضایی بوده است و نمی توان از این بابت به همسایه خرده گرفت.
البته ممکن است علی به موجب سند یا نوشته ای این حق را به همسایه داده باشد که در زمین علی ساخت و ساز کند و همسایه با توجه به حکم قانون و حقی که علی از قبل برایش ایجاد کرده، اقدام به تصرف در زمین علی نموده است، پس در این صورت نیز نمی توان به همسایه خرده گرفت.
صلاحیت دادگاه رسیدگی کننده
ابتدا باید بدانیم که طرح دعوای خلع ید در صلاحیت کدام مرجع قضایی است.
برخی بدون توجه به غیرمنقول بودن دعوای خلع ید، مدعی این شده اند که دعوای خلع ید در صلاحیت شورای حل اختلاف است مشروط بر اینکه ارزش منطقه ای ملک بیش از بیست میلیون تومان نشود، که این برداشت، برداشتی ناصواب و کاملاً اشتباه است.
دعوای خلع ید به دلیل غیرمنقول بودن موضوع دعوا، در صلاحیت دادگاه عمومی حقوقی محل زمین یا ملک است، پس در مثال بالا، علی باید دعوای خلع ید خود را در صورت دارا بودن تمامی شرایط پیش گفته، در دادگاه عمومی حقوقی شهرستان نور مطرح کند.
مالک باید ابتدا با در دست داشتن سند مالکیت رسمی خود یا رأی دادگاه مبنی بر احراز مالکیت ایشان، به یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه نموده و دعوای خلع ید از ملک مورد تصرف را اقامه کند تا پس از تعیین شعبه و رسیدگی به مستندات خواهان، پس از اخد دستور از قاضی شعبه، وقت رسیدگی برای طرفین دعوا تعیین شود.
البته اثبات تصرف خوانده از طریق صدور قرار تحقیقات محلی یا کارشناسی انجام می شود، پس آگاه باشید در دادخواست اولیه خود به صدور قرار تحقیقات محلی یا کارشناسی اشاره گردد و اگر خواهان این امر هستید که تا پایان دادرسی، شخص متصرف (خوانده) موقتاً از ملک خارج شود، در دادخواست اولیه خود، به صدور قرار دستور موقت مبنی بر خلع ید از متصرف اشاره کنید.
هزینه دادرسی دعوای خلع ید
دعوای خلع ید یک دعوای غیر منقول می باشد و میزان و مقدار آن بر اساس قیمت و ارش منطقه ای ملک می باشد.
خلع ید از ملک مشاعی
در مال مشاعی نیز هر کدام از شرکایی که مانع تصرف شریک دیگری شود شریک فوق می تواند دعوای خلع ید را به موجب سند مالکیت خودش اقامه نماید ولی در این صورت چون مالکیت هر دو طرف شریک محرز و مشخص می باشد لذا از کل مال خلع ید میشود و هیچ شریکی نمی تواند تا رفع خلع ید در ملک تصرفی داشته باشد.
نتیجه گیری
دعوای خلع ید از جمله دعاوی حقوقی زمان بر محسوب می شود و بعضاً مشاهده شده است برخی از این چنین دعاوی تا دو سال و شایدم بیشتر زمان برای رسیدگی نیاز دارد، پس از همان ابتدای طرح چنین دعاوی آگاه باشید که ممکن است با فرایند طولانی رو به رو شوید و صرفاً صبورانه در جلسات دادگاه حاضر گردیده و دفاعیات خود را نسبت به شرایط دعوای خلع ید تشریح و مستندات خود را ارائه کنید.
سوالات متداول
دعوی خلع ید چیست؟
دعوی خلع ید در معنای خاص خود همان دعوی مالکیت است که در آن شخصی که سند ملک غیر منقول به نام اوست خواستار رفع تصرف از ملک است.
دعوی خلع ید همان تخلیه ید است؟
خیر دو دعوای جداگانه محسوب می شوند. در خلع ید تصرف از همان ابتدا غیر قانونی است ولی در تخلیه تصرف از یک جایی به بعد غاصبانه میشود.
کسی که مالک نیست میتواند خلع ید مطرح کند؟
خیر طرح دعوی خلع ید نیاز به سند مالکیت خواهان دارد و کسی که مالک نیست در صورتی که سابقه تصرف داشته باشد؛ میتواند دعوی تصرف عدوانی مطرح نماید.