در تاریخ هفدهم مهرماه یکهزار و سیصد و هشتاد و یک، افرادی که از یکی از محلههای قدیمی تهران و خیابان گل نبی عبور میکردند، آگاه نبودند که در فاصلهٔ اندکی از آنها و در منزل یکی از مطرحترین فوتبالیستهای ایران که سابقهٔ بازی در کشورهای دیگر را داشته است، چه اتفاق هولناک و قتل سهمگینی در حال رخ دادن است.
شرح وقوع قتل همسر اول ناصر محمد خانی
شاید افرادی که از آن خیابان و درآن زمان گذر میکردند، قاتل واقعی را قبل یا پس از ارتکاب قتل مشاهده کرده و از کنار وی عبور کرده باشند اما بزرگترین خلاء این پرونده نبودن شاهدی قابل اطمینان بود که به عنوان مبنای رأی در نظر گرفته شود. به این دلیل رسیدگی به این موضوع حدوداً ۱۰ سال به طول انجامید و بیش از ۲۷ قاضی و چندین کارمند نسبت به ان اظهار نظر نمودند. به عقیده برخی این پرونده به عنوان برجستهترین پرونده کیفری-جنایی در دهه ۸۰ در نظر گرفته میشود.
در تاریخ مذکور، ساعت ۱۴ پسران محمدخانی پس از تعطیلی از مدرسه و بازگشت به خانه با صحنهای مواجه شدند که ان روز را به عنوان بدترین روز در زندگیشان بدل ساخت. پسران محمدخانی پس از آنکه چندین بار زنگ خانه را به صدا در آوردند و در نهایت با کلید خود وارد منزل شدند و جسد لاله سحرخیزان را دقیقاً در برابر اتاق خواب یافتند. پسران محمدخانی جسد مادرشان را در حالی که ضربات متعدد چاقو را متحمل شده بود غرق در خون دیدند.
در همان لحظات اولیه تماسی با مرکز پیام پلیس گرفته شد و گزارش قتل داده شد. در آن زمان هیچ یک از ماموران پلیس آگاهی تصور نمیکرد که قتل صورت گرفته در میدان کتابی مربوط به همسر یکی از مشهورترین فوتبالیستهای آن زمان باشد. ناصر محمد خانی بازیکن سابق تیم ملی فوتبال و پرسپولیس بود که در زمان وقوع قتل به همراه تیم پرسپولیس در المان در حال گذرانیدن اردو بود. بلافاصله پس از ماموران پلیس اگاهی در محل حاضر شدند و نسبت به کشف ادله و حفظ صحنه جرم اقدام نمودند.
این خبر بلافاصله سرتیتر تمامی خبرگزاریها و روزنامههای ان زمان شد که شایعات و جنجنال های بسیاری در پی داشت. بلافاصله پس از حضور ماموران آگاهی، موضوع با بازپرس ویژه قتل قاضی کوه کمره ای در میان گذاشته شد و ایشان ضمن صدور دستورات اولیه، به منظور نظارت بر اجرای دستورات و بررسی صحنه قتل بلافاصله در محل حضور یافتند. بلافاصله پس از شروع فرایند تحقیقات مقدماتی در دادسرای جنایی تهران، اشخاصی که به نظر میرسید مرتکب قتل شده باشند جهت بازجویی و اخذ اظهارات دعوت میشدند اما به لحاظ فقدان ادله کافی بلاقید ازاد میگشتند.
بازداشت متهم اصلی: شهلا جاهد
پس از گذشت مدتی از قتل و عدم حصول در شناسایی قاتل، پلیس تصمیم به بررسی حسابهای محمدخانی گرفت و در کمال تعجب مشخص شد که در تاریخ وقوع قتل، شخصی با هویت خدیجه جاهد از حساب محمدخانی مبلغ قابل توجهی به میزان یک میلیون تومان از طریق چک بانکی برداشت کرده است.
پس از بررسی هویت وی، مشخص گردیده رابطه خویشاوندی میان محمدخانی و وی وجود ندارد و به همین دلیل پلیس به وی مظنون شد و در نهایت اصلیترین فردی که متهم به ارتکاب قتل بود به دستور بازپرس رسیدگی کننده به پرونده بازداشت شد. پس از بازداشت وی مشخص گردید که رابطهٔ میان محمدخانی و وی میتواند به عنوان انگیزه قتل باشد. بدین صورت که وی اظهار داشت همسر موقت محمدخانی بوده و مدت مدیدی است که به صورت پنهانی زندگی میکنند.
با بررسی اولیه و اخذ اظهارات وی، بلافاصله اتهامات متوجه وی شد. پس از بررسیها مشخص شد که رابطهٔ زوجیتی موقت میان ناصر محمدخانی و این فرد وجود دارد که این رابطه از طریق یکی از دوستان آقای محمدخانی ایجاد شد. شهلا جاهد از همان ابتدا قویاً منکر قتل شده بود و صرفاً مدعی عشقش به ناصر محمدخانی بود اما اظهارات وی سبب اقناع بازپرس و ماموران اگاهی نشد فلذا دستور بازداشت وی حسب مقررات صادر شد و وی مورخ ابان ۱۳۸۱ بازداشت شد و حدوداً یازده ماه توسط ماموران تحت بازجویی قرار گرفت. در این مدت طولانی، قویاً منکر اتهامات شده و عشقش به ناصر محمدخانی را ابراز مینمود. پس از گذشت حدوداً یازده ماه از قتل همسر ناصر محمدخانی، وی برای اخذ توضیحات تکمیلی در مهر ۱۳۸۲ بازداشت گردید.
پس از این مدت مدید ناگهان پس از ملاقاتی که میان ناصر محمدخانی و شهلا جاهد در حیاط اداره دهم اگاهی صورت گرفت، تمامی اظهارات شهلا جاهد کاملاً تغییر کرد و صراحتاً به قتل اعتراف نمود. پس از گذشت بیش از ۱۷ سال هنوز کسی از مفاد صحبتهای ان دو مطلع نیست ولی شهلا جاهد در جلسه رسیدگی دردادگاه مجدداً منکر اتهام قتل شد و بیان داشت ناصر محمدخانی با بررسی صحنه قتل بیان داشت که وی باید اتهام قتل را بپذیرد تا محمدخانی رضایت سایر اولیا دم را اخذ کند و وی صرفاً به دلیل عشقش به ناصر محمدخانی این اتهام را پذیرفت.
در رابطه با گذشته خدیجه جاهد بیان میشود که حسب اظهاراتش وی علاقه بسیاری به فوتبال داشت و به همین دلیل از ۱۳ سالگی علاقه شدیدی به محمدخانی پیدا کرد. وی همچنین بیان داشت که در زمان کودکی در مناطق جنوبی شهر تهران و در یک خانواده پر جمعیت زندگی میکرد و علاقه به ملاقات با محمدخانی را داشت اما این امر محقق نشد و در جوانی با وی ملاقات کرد.
ادله و امارت موجود در پرونده قتل
در خلال زمانی که متهمه بازداشت شده بود، ماموران آگاهی مدارکی را یافتند که همگی نشان دهنده ارتکاب قتل و وجود انگیزه برای قتل توسط شهلا جاهد بود. به عنوان نمونه، پلیس یک دفتری را از خانهٔ شهلا جاهد پیدا کرد که در واقع نوعی دفترچه یادداشت وقایع روزمره بود. با بررسی اوراق این دفتر ملاحظه شد که در تاریخ وقوع قتل عباراتی در همان صفحه نوشته شده که خط خورده بودند. همچنین از زمانی که ناصر محمدخانی به اردوی آلمان عزیمت کرده بود، مرتباً با شهلا در ارتباط بود لیکن پس از ساعاتی قبل از وقوع قتل تا ساعت ده صبح روز بعد هیچ گونه تماسی میان این دو برقرار نشد.
بیشتر مطالعه کنید: مجازات قتل همسر توسط شوهرش
علاوه بر این ادله دیگری نیز کشف شد که ممکن بود دلیل بر ارتکاب قتل توسط شهلا بوده باشد. حسب شواهدی که بدست آمده بود و اظهارات اخذ شده، شهلا در حین رابطه پنهانی با ناصر محمدخانی به همسر وی حسادت شدیدی ابراز مینمود. به عنوان مثال حسب اظهارات اخذ شده، روزی که لاله سحرخیزان در منزل حضور نداشت، شهلا با ناصر محمدخانی به خانه مراجعت داشته و وی با ملاحظه چرخ خیاطی که ناصر برای همسرش خریده بود عصبانی شد و آن را تخریب نمود.
همچنین طبق بررسی ماموران مشخص شد هر موقعی که شهلا به خانه محمدخانی مراجعت میکرد مبادرت به ربودن وسایلی همانند عکسهای شخصی و خانوادگی مینمود که همگی مبین حسادت شدید وی بود. اما سوالی که مطرح بود آن است که شهلا چگونه وارد منزل شد. طبق بررسی کاراگاهان و ملاحظه جسد مقتول و نحوهٔ به قتل رسیدن، در زمانی که لاله سحرخیزان خوابیده بود توسط قاتل غافلگیر شد و اطلاعی از حضور وی نداشت. در نتیجه ضرورت داشت که قاتل پیش از قتل در محل حاضر و مقتول را غافلگیرانه به قتل برساند. در رابطه با این پرسش، پس از انجام بازجوییهای متعدد، محمدخانی اعلام داشت که یک عدد کلید یدکی توسط وی در اختیار خدیجه جاهد قرار داده شده بود. در این راستا وی بیان داشت که به خاطر دارد شهلا جاهد چندین بار با حضور در خانه وی به صورت پنهانی، افراد خانه را زیر نظر داشت.
بازسازی صحنه قتل توسط شهلا
پس از آنکه شهلا جاهد اقرار به ارتکاب قتل نمود، ماموران حسب درستور بازپرس پرونده، به اتفاق شهلا جاهد در محل وقوع قتل حاضر تا صحنه وقوعان توسط شهلا جاهد بازسازی گردد. در این راستا شهلا جاهد به منظور آنکه اقرار خود را تکمیل نماید میبایست صحنه وقوع قتل را ثانیه به ثانیه بازسازی مینمود. وی در محل وقوع قتل و در حضور ماموران اعلام داشت که کلید یدکی در اختیارش بود و از روز قبل از وقوع قتل در خانه به صورت پنهانی حضور داشت. وی بیان داشت که ابتدا آنها در خانه حضور نداشتند و پس از مدتی با یک مهمان وارد خانه شدند. وی بیان داشت که پس از حضور مادر و فرزندان در خانه پشت پرده پنهان شد و تلفن همراهش را خاموش نمود و تا صبح که فرزندان محمدخانی به مدرسه عزیمت نمایند و مهمان از خانه خارج شود پنهان ماند.
در ادامه وی از این جنایت پرده برداشت و بیان کرد که وقتی از خوابیده بودن لاله سحرخیزان اطمینان حاصل نمود با چوب بیسبال و چاقوی آشپزخانه وی را به قتل رساند. همچنین در رابطه با انگیزهٔ خود بیان داشت که زمانی که وارد خانه میشد قصد قتل نداشت اما با ملاحظه همسر محمدخانی در حین خواب، انگیزه و نقشه قتل به ذهنش خطور نمود. در حین بازسازی صحنه قتل به حدی شهلا جاهد جزییات را دقیق توضیح داده بود که تردیدی در ارتکاب قتل توسط وی وجود نداشت. وی حتی مواردی را مطرح نموده بود که ماموران آگاهی به آن توجه نکرده بودند مانند آنکه بر روی تشک خون ریخته شده بود که برای پنهان ماندن، وی تشک را بر عکس نموده بود.
فرایند رسیدگی به پرونده همسر فوتبالیست معروف
پس از اقرار شهلا جاهد و تکمیل تحقیقات مقدماتی در دادسرا، پرونده به همراه کیفرخواست به دادگاه ارسال گردید. پس از تشکیل جلسه رسیدگی، در کمال ناباوری، شهلا جاهد مجدداً منکر قتل شد و اظهار داشت اقاریرش معتبر نبوده زیرا به وی فشار وارد می شده است. وی ضمن دروغ شمردن اقاریرش، بیان داشت که هدفش از اقرار کذب عدم تمایل قلبیاش به بازداشت محمدخانی بود و برای ازادی او این چنین اقرار نموده است.
پس از اعلام ختم دادرسی، قاضی جعفرزاده بر مبنای اقاریر شهلا جاهد حکم به قصاص نفس صادر نمود. این حکم شدیداً مورد اعتراض وکلای مدافع قرار گرفت و در نهایت پس از اعتراض به ان توسط دیوان عالی کشور نقض گردید و مجدداً رسیدگی به پرونده از سر گرفته شد.
پس از ارجاع دوباره به شعبه مجدداً رأی اصراری صادر شد و در نهایت رأی چندین بار نقض گردید. با توجه به آمار موجود حدوداً ۳۰ قاضی نسبت به پرونده شهلا جاهد اظهار نظر نمودند و صرفاً ۷ نفر از آنها عقیده بر برائت متهم داشتند. پس از رسیدگی طولانی، در نهایت پرونده با ۳۵۰۰ صفحه جهت صدور حکم مقتضی به شعبه ۱۱۴۷ کیفری تهران ارجاع گردید.
ریاست این شعبه بر عهده قاضی حسین پر بود که وی نیز مجدداً حکم بر قصاص نفس متهم صادر نمود و پس از اعتراض مجدد وکلا، نهایتاً رأی اصداریافته در دیوان ابرام و به قطعیت رسید. پس از قطیعیت رأی، تلاشهای بسیاری جهت حل و فصل قضیه و جلب رضایت از اولیا دم صورت گرفت لکن در نهایت تلاشها به سرانجام نرسید و در زمان تصدی آیت الله صادق املی لاریجانی، اذن انجام قصاص (استیذان) اعطاء شد. پس از آن پرونده در اجرای احکام کیفری تعیین وقت شد تا نسبت به اجرای قصاص اقدامات لازم صورت گیرد.
سخن آخر
پس از تأیید رییس وقت قوه قضایی، ساعت ۵ و ۴۵ دقیقه بامداد روز دهم آذر به عنوان زمان اجرای حکم و محوطه زندان اوین به عنوان مکان اجرای حکم تعیین گردید. براساس تشریفات قانونی اقای جابری به عنوان دادیار اجرای احکام وظیفهٔ نظارت بر اجرای رأی صادره را برعهده داشت. و پیش از اجرای حکم نیز تلاشهایی برای جلب رضایت صورت گرفت لکن مجدداً بی نتیجه ماند و اولیا دم رضایت ندادند. در نهایت برادر مقتول در ساعت مقرر نسبت به اجرای حکم اقدام و قصاص نفس اجرا گردید. پس از این صورتجلسه اجرای حکم به امضا قاضی اجرای احکام و نماینده پزشکی قانونی رسید و خبر اجرای قصاص به بیرون از زندان اعلام شد.