پرسش: هرگاه در عقد بیع تأدیه تمام یا قسمتی از ثمن مؤجل باشد و شرط شود چنانچه مشتری در موعد مقرر باقیمانده ثمن را نپردازد بایع حق داشته باشد عقد را منفسخ نماید. اولاً: آیا تخلف از شرط مذکور موجب خیار فسخ برای بایع میشود؟
ثانیاً: اگر مشتری قبل از فرا رسیدن موعد تأدیه ثمن، مبیع را به دیگری منتقل کند و در موعد مقرر نیز از پرداخت باقیمانده ثمن به هر دلیلی خودداری کند، آیا بایع میتواند با فسخ معامله، مبیع را از مشتری دوم بگیرد؟
مورد از موارد شرط فعل است و داخل در بحث تأخیر ثمن یا بیع شرط نیست. لذا چنانچه تا زمان معین شده نسبت به پرداخت ثمن از ناحیه مشتری اقدام شد که خوب، و الا معامله محکوم به فسخ است و مبیع به بایع برمیگردد در نتیجه نسبت به پرسش دوم نیز موضوع روشن است.
برخی از باب خیار تأخیر ثمن تلقی کرده و بعضی دیگر از باب بیع خیاری یا خیار شرط میدانند.
چون در عقد مزبور شرط فعل شده، عدم اجرای آن در موعد مقرر بهوسیله خریدار یا انتقال گیرنده بعدی که مکلف به انجام همان شرایط قرارداد است، موجبات فسخ برای بایع اول را فراهم میکند.
تکلیف دادگاه در خصوص استرداد ثمن و مثمن در اعلام فسخ معامله
پرسش: آیا صدور حکم به فسخ معامله، ملازمه با استرداد ثمن دارد؟
دادگاه صرفاً در پیرامون خواسته خواهان باید اظهارنظر کند و در خصوص اعلام فسخ، چنانچه درخواستی از خواهان نشده باشد دادگاه در خصوص استرداد ثمن و مثمن مواجه با اظهارنظری نیست.
لازمه اعلام فسخ، رد ثمن و مثمن بهطرفین است و دادگاه در ضمن صدور حکم خود باید در این خصوص اظهارنظر کند.
در صورتی که دادگاه حکم به فسخ معاملهای دهد اگرچه در آیین دادرسی مدنی در خصوص استرداد ثمن معامله ساکت است و اصولاً دادگاه فقط به خواسته توجه داشته و حکمی غیر از خواسته صادر نمیکند لیکن با توجه به اینکه فسخ معامله مستلزم استرداد ثمن معامله است مانعی ندارد ضمن صدور حکم به فسخ معامله حکم به استرداد ثمن معامله هم داده شود؛ زیرا با صدور حکم به فسخ معامله اصولی نیست که استرداد ثمن معامله را بهوقت دیگر موکول و استرداد آن را مستلزم دادخواست جداگانهای بدانیم؛ به عبارت دیگر حکم فسخ معامله ملازمه با استرداد ثمن معامله دارد.