در زندگی، انسان ممکن است در نتیجه ی فعالیت های اجتماعی که انجام می دهد سود و زیان هایی را تجربه نماید.
سودی که در نتیجه ی فعالیت بوجود می آید مشخص است اما در مورد زیان این گونه نیست.
ضرر و زیان هایی که یک فرد ممکن است بر او وارد شود دارای انواع مختلفی است که از همین رو، در نحوه ی جبران این خسارات تفاوت هایی را ایجاد می نماید.
ضرری که در نتیجه فعل یا ترک فعل حاصل می شود ممکن است مادی یا معنوی باشد.
در این بخش درباره ی یکی از انواع این خسارات که عموم جامعه آگاهی زیادی از آن ندارد توضیحاتی ارائه می شود، این خسارات، خسارت عدم النفع است.
تعریف خسارات عدم النفع
اصولا ضرر مادی نیز خود بر دو قسم است:
از دست دادن مال یا محروم ماندن از نفع که بیشتر تحت عنوان «عدمالنفع» مورد بحث واقع میشود و از اهمیت بسزایی برخوردار است.
در تعریف ساده ی خسارت عدم النفع می توان بیان نمود، عدمالنفع عبارت از این است که شخص از فایدهای که انتظار دارد محروم شود.
در واقع زمان نیاز عدمالنفع سخن به میان میآید که در نتیجه عمل زیانبار، دارایی شخص فزونی نیافته است، در حالی که اگر این واقعه رخ نمیداد بر طبق روند عادی امور و تجربه جاری و آماری زندگی این افزایش انجام می پذیرفت.
در یک تعریف مختصر تر می توان گفت:
خسارات عدم النفع عبارت است از فوت شدن منافعی که حصول آن قابل تحقق بوده، اما در نتیجه اعمال دیگری، شخص از آن محروم می شود.
انواع عدم النفع
عدمالنفع به ۲ نوع تقسیم می شود است:
- عدمالنفع محقق.
- عدمالنفع محتمل.
- عدم النفع محقق: عدم النفع محقق عبارت است، منفعتی است شرایط حصول آن فراهم شده است، اما اگر فعل زیانبار معینی پدیدار نشود آن نفع و فایده قطعا عاید شخص خواهد شد. مثلا اگر شخصی در جلوی یک گاراژ چاله ی عمیقی بکند و مانع خروج اتومبیل راننده تریلی شود این شخص مانع رسیدن منافعی است که راننده تریلی از کار کردن با ماشین بدست می آورد.
- عدم النفع محتمل: منفعتی است که هرگاه فعل معینی به وقوع نمی پیوست، احتمال داشت که عاید طرف گردد. یعنی منفعتی که پیدایش آن در صورت ایفای تعهد نیز مسلم نیست و احتمال دارد که متعهدله به آن نرسد. محروم ماندن از کسب چنین منفعتی اصطلاحاً عدمالنفع محتمل نامیده میشود.
مثلا توزیع کننده روزنامه، روزنامه ای که در آن اعلام مزایده ملکی در شده است به مشترک روزنامه نمی رساند و او در مزایده شرکت نمی کند. مشترک پس از اطلاع بر این امر علیه توزیع کننده اقامه دعوی می کند و خسارت وارده خود را از او می خواهد، بدین دلیل که هرگاه توزیع کننده، روزنامه را به او می رسانید، او در مزایده ای که وزارت دارایی اعلان نموده شرکت می کرد و برنده می شد و از آن مبلغ استفاده می کرد و چون توزیع کننده روزنامه را به او نرسانده است باید خسارت وارده به مشتری را بپردازد.
ریشه ی فقهی خسارت عدم النفع
با توجه به اینکه بخش عمدهای از مقررات کشورمان ریشه در فقه دارند و بحث عدمالنفع نیز در این گروه جای میگیرد، بررسی دیدگاه فقهای امامیه در این خصوص ضروری به نظر می رسد.
قول مشهور در فقه امامیه این است که عدمالنفع ضرر نیست و بنابراین قابل مطالبه و جبران نخواهد بود.
اما در این میان قول دیگری نیز وجود دارد که بر این مبنا منفعت محقق الحصول مضمونه به حساب می آید و عامل ورود خسارت، مسئول شناخته میشود.
فقهای امامیه بیشتر در بحث از نقصان قیمت کالا در اثر ممانعت از فروش آن و حبس انسان آزاد و صنعتگر به ابراز مخالفت خود پیرامون تحقق ضمان در بحث حاضر پرداختهاند که به برخی از آنها اشاره می کنیم.
مرحوم صاحب جواهر بر این باور بود که:
«چنانچه شخصی مانع از فروش کالای فرد دیگری شود و در این مدت قیمت متاع کاهش یابد، هیچ ضمانی بر عهده وی مبنی بر جبران خسارت قرار نخواهد گرفت»
همچنین در میان فقهای امامیه عدهای معتقدند که در صورتی که مقتضی نفع کامل باشد، عدم آن، ضرر محسوب می شود و نهایتاً ضمان عامل عدمالنفع محقق خواهد بود.
ذیلاً به برخی از این موارد اشاره می کنیم:
مرحوم نائینی در بحث لاضرر بیان می دارد:
«عدمالنفع نیز چنانچه موجبات و مقوماتش کامل شده باشد، ضرر محسوب میشود.»
مطالبه خسارت عدم النفع در قانون و حقوق ایران
تبصره ۲ ماده ۵۱۵ قانون آیین دادرسی مدنی اشعار دارد:
«خسارت ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست و خسارت تاخیر تادیه در موارد قانونی قابل مطالبه می باشد.»
قسمت اخیر ماده ۲۶۷ همین قانون نیز در حکمی مشابه مقرر کرده است: «… ضرر و زیان ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست.»
ناظر بر اینکه خسارت دارای دو معنای ضرر و جبران ضرر است، واژه خسارت در تبصره ۲ ماده ۵۱۵ قانون آیین دادرسی مدنی به معنای جبران ضرر وارده است.
با این توضیح که اگر شخصی به دلیل عدم ایفای تعهد منفعتی را از دست بدهد، نمیتواند مطالبه جبران ضرر وارده را از محکمه بکند.
علیرغم موارد مذکور، از روی دیگر در قانون مدنی اقتضاء می کند که بگوییم اگر عدم النفع به واسطه غصب باشد غاصب علاوه بر عین ضامن منافع نیز می باشد چنانکه اکثر فقها عقیده دارند اما اگر عدم النفع به واسطه غصب نباشد بلکه به جهت منع مالک از استیفاء منافع مالش باشد مثلاً بی آنکه خانه کسی را غصب کند مانع شود که مالک در خانه خود سکنی گزیند و یا مانع شود که کاسب در محل کسبش حاضر شود تا به کسب و کار بپردازد؛ طبق این تبصره ضرر و زیان ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست.
نتیجه گیری
انسان ممکن است در نتیجه ی فعالیت های اجتماعی که انجام می دهد سود و زیان هایی را تجربه نماید.
ضرر و زیان هایی که به یک فرد ممکن است وارد شود دارای انواع مختلفی است.
یکی از انواع این خسارات که عموم جامعه آگاهی زیادی از آن ندارد، خسارت عدم النفع است.
در تعریف ساده ی خسارت عدم النفع می توان بیان نمود، عدمالنفع عبارت از این است که شخص از فایده ای که انتظار دارد محروم شود.
عدمالنفع به ۲ نوع تقسیم می شود است:
عدمالنفع محقق و عدمالنفع محتمل لازم به ذکر است خسارت عدم النفع ریشه فقهی دارد و نظرات مخالف و موافق زیادی در بین فقها در این خصوص مطرح شده است.
سوالات متداول
آیا قاعده لاضرر هرگونه خسارتی را مجاز می داند؟
خیر، حکم مقرر در این اصل، به قاعده ممنوعیت «سوء استفاده از حق» شهرت دارد. بنابراین، اگر اعمال کننده حق، به انگیزه متضرر کردن دیگری، در حق خود تصرف کند، عمل او از نظر حقوقی مجاز نیست.
همچنین این قاعده تصرفاتی را که فردی در ملک خود میکند و باعث اضرار همسایه میشود، در صورتی مجاز دانسته است که این تصرفات متعارف باشد.
اگر کسی مال دیگری را تلف کند شرایط طبق قانون چگونه است؟
طبق ماده ۳۳۱ قانون مدنی: «هر کس سبب تلف مالی بشود باید مثل یا قیمت آن را بدهد و اگر سبب نقص یا عیب آن شده باشد باید از عهده نقص قیمت آن برآید.»
منافع ممکن الحصول چیست؟
تبصره ۲ ماده ۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری مقرر می دارد:« منافع ممکن الحصول تنها به مواردی اختصاص دارد که صدق اتلاف نماید.»
یک پاسخ
باسلام و عرض خسته نباشید خدمت شما بزرگوران، سوالی در مورد موضوع عدم نفع ناشی از اقدام آموزش و پرورش در مورد رد تعهد خدمتی بنده در رشته دبیری فیزیک به دلیل معلولیت جزیی پای راست ا زشما دارم
من فار غ التحصیل رشته دبیر فیزیک هستم در سال ۷۴ در آزمون سراسری در رشته فیزیک قبول شدم و در همان سال تعهد خدمت به اداره آموزش و پرورش دادم ولی بعد از یکسال تعهد من به دلیل معاینه پزشکی رد شد و من از دریافت حقوق و بیمه رشته مذکور محروم شدم در صورتی که تمام همکلاسی های من بدن اسثناءاز این مزایا برخوردار شدن ، به گذشت ده سال به دیوان عدالت شکایت کردم و در نهایت دیوان حکم ورود شکایت را صادر کرد و عمل آموزش و پرورش را خلاف و نوعی تبعیض اعلام کرد و آموزش و پرورش مجبور به بکارگیر ی بنده شد اکنون با توجه به فعل آموزش و پرورش و حکم دیوان امکان مطالبه خسارات ناشی از از محرومیت از حقوق و مزایا که از من صلب شده است ، وجود دادرد. باتشکر از توجه شما