عقد وکالت به معنای نیابت دادن فرد به دیگری برای انجام امور وی می باشد. این عقد در حوزه عقود معین قرار دارد.
در قانون مدنی، عقود معین مانند وکالت، عقودی هستند که نام و احکام آنان در قانون آمده و بیان شده است لذا به این جهت به آن عقود با نام نیز گفته می شود.
معنی وکالت در توکیل
هر یک از این عقود آثاری دارند برای مثال در بیع که افراد خرید و فروش می کند اثر آن تملیک و به ملکیت درآوردن متقابل مال می باشد.
در اجاره اثر آن تملیک منفعت می باشد و همین گونه در ودیعه اثر آن تعهد به نگهداری برای متعهد است، در وکالت هم اثر آن ایجاد اذن و نیابت خواهد بود.
اما وکالت در توکیل به این معنا است که فردی که خود وکیل موکل است؛ به کسی دیگر وکالت بدهد برای انجام امور موکل، به عبارتی اگر وکیل (اول) خود به فردی دیگر وکالت بدهد وکالت در توکیل است که احکام خاصی دارد از جمله این که آیا وکیل حق دارد به دیگری وکالت بدهد.
برای انجام همان امور موکل (حق توکیل دارد یا خیر؟) در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
اهمیت وکیل در قرارداد وکالت
آنچه به نظر می رسد این است که شما اگر بخواهید برای انجام امور حقوقی خود به کسی وکالت بدهید؛ قطعا برای شما مهم خواهد بود که ایشان چه شخصی باشد و حاضر نیستید که درباره اموال و امور خود به شخصی که ندیده یا نشناخته اید وکالت بدهید.
در قراردادهایی مثل وکالت که ایجاد نمایندگی می باشد این شناخت طرف مهم خواهد بود.
حال با توجه به آنچه گفتیم که شخصی که وکیل را انتخاب می کند شخصیت وی و تخصص ایشان برای وی مهم است آیا اگر این فرد را به عنوان وکیل انتخاب کند، شخص وکیل می تواند به کسی دیگر بسپارد که آن را انجام دهد.
برای مثال الف به وکیل وکالت داده است برای اقامه دعوا در دادگستری یا هر کار دیگری آیا این وکیل می تواند این اقامه دعوا را به دوست خود یا کسی دیگر بسپارد که انجام دهد؟
یا توجه به آنچه آمد باید گفت خیر وکیل نمی تواند وکالت را به دیگری بسپارد تا او انجام دهد در واقع وکیل حق توکیل (توکیل یعنی کسی را وکیل کردن)ندارد. و در این زمینه وی دارای محدودیت است.
امکان وکالت در توکیل
همانطور که توضیح دادیم وکیل، توکیل ندارد یعنی نمی تواند کاری را که موکل برعهده وی نهاده به دیگری بسپارد که انجام دهد.
اما اگر موکل به وی اعتماد داشته باشد و در قرارداد مزبور این حق و این اجازه را به وکیل بدهد حال وکیل می تواند به دیگری توکیل کند و به دیگری وکالت بدهد.
پس اگر وکیل از طرف موکل حق داشته باشد که برای انجام آن کار به دیگری وکالت بدهد اصطلاحا میگویند وکیل حق توکیل دارد یا وکالت در توکیل دارد.
حالات وکالت در توکیل
۱- ممکن است وکالت در توکیل به این شکل باشد که شخص الف به ب وکالت می دهد که برای او وکیل دادگستری برای دعوایی که دارد انتخاب کند چون فرد وکیل دادگستری را نمی شناسد.
باید دقت کرد که وکالت و نمایندگی تنها مربوط به وکالت در دادگستری نیست و این یک قسم از آن است.
حال وکالت اولی که شخص الف با ب منعقد کرد این است که برای الف از جانب وی و به نیابت از وی وکیل انتخاب کند و این حق را هم به وی می دهد.
حال با انتخاب وکیل دوم وکالت اولی تمام می شود و کنار می رود.
و وکیل اول به این دلیل حق عزل وکیل دومی را ندارد و فوت و حجر وی مؤثر در این رابطه نخواهد بود.
۲- گاهی ممکن است وکالت به این شکل باشد که شخص برای فروش مال خود به کسی وکالت می دهد یا برای اقامه دعوا به شخصی وکالت می دهد اما برای آنکه این امر برای وی سهل بشود حق توکیل می دهد که بتواند وکیل هم به دیگری وکالت دهد.
حال این وکیل انتخابی (وکیل دوم) وکیل موکل خواهد بود نه وکیل اولی.
وکالت در توکیل اصل یا استثنا
از آنچه که گفته شد پیداست که تا زمانی که موکل، این اجازه را در وکالت نامه به شخصی نداده است این شخص حق ندارد به دیگری وکالت بدهد و این وکالت نفوذ حقوقی ندارد.
لذا باید صراحتا در قرارداد پیش بینی شده باشد.
پس باید گفت این یک حق استثنایی خواهد بود مگر این که خود موکل اجازه بدهد.
نا گفته نماند اجیر گرفتن برای امور جزئی نیازی به اجازه ندارد و وکیل می تواند حتی در صورتی که تصریح نشده برای این کار اجیر بگیرد.
ضمانت اجرای وکالت دادن بدون اجازه
حال اگر شخصی بدون آنکه وکالت در توکیل داشته باشد یا وکیل در توکیل باشد به دیگری وکالت بدهد و از این راه خسارتی وارد شود به موکل هر دو وکیل مزبور باید خسارت به وجود آمده را جبران کنند.
ماده ۶۷۳ قانون مدنی:
اگر وکیل که وکالت در توکیل نداشته، انجام امری را که در آن وکالت دارد، به شخص ثالثی واگذار کند، هریک از وکیل و شخص ثالث در مقابل موکل نسبت به خساراتی که مسبب محسوب میشود، مسئول خواهد بود.
- حال باید دید چه کسی در ورود خسارت مقصر اصلی است؟
برای مثال اگر وکیل دوم یا همان ثالث سبب مستقیم و مقصر اصلی باشد موکل می تواند به هر دو برای مطالبه خسارت مراجعه کند.
حال اگر به وکیل اول مراجعه کرد، وکیل اول چون مقصر اصلی نبوده و جبران خسارت کرده؛ می تواند به وکیل دوم یا ثالث مراجعه کند و خسارت را از او بگیرد.
اگر موکل به ثالث یا وکیل دوم مراجعه کرد برای مطالبه خسارت وکیل دوم دیگر حق ندارد به وکیل اول مراجعه کند زیرا خود وی مقصر اصلی بوده است.
تفاوت توکیل به غیر و تفویض وکالت به غیر
در توکیل همچنان که از نام آن پیداست که وکیل به دیگری وکالت می دهد و خود وی همچنان در رابطه قراردادی باقی می ماند و در غالب موارد فوت و یا حجر وی موثر در مقام خواهد بود اما در تفویض در وکالت از نامش پیداست که تفویض به معنی واگذاری است و تفویض وکالت به معنی انتقال و واگذاری وکالت است و با واگذاری شخص از رابطه کنار می رود و فوت و حجر وی موثر نخواهد بود.
در توکیل به غیر اختیارات توکیل کننده باقی است.
اما در تفویض به غیر اختیارات تفویض کننده باقی نمی ماند. لذا در تفویض به این دلیل که وکیل اول کنار می رود رابطه بین وکیل دوم با مالک یا موکل باقی می ماند.
تفاوت اساسی دیگر این است که در توکیل به غیر، وکیل اراده موکل خود را بیان می کند و تبع نظر موکل است اما در تفویض مفوض الیه(کسی که عهده دار وکالت است) مطابق نظر خود اقدام می کند و تابع نظر تفویض کننده نیست.
در معاملات وکالتی که بیشتر در حوزه املاک است؛ آنچه واقع می شود تفویض وکالت است که خریدار اول به خریدار دوم می دهد.
نمونه متن وکالت در توکیل
موکل: آقای/خانم/شرکت…
وکیل: آقای/خانم
مورد وکالت: وکالت در طرح و پاسخگویی وکیل به هر گونه دعوی حقوقی، کیفری یا اداری و انتظامی له یا علیه موکل با حق مراجعه به کلیه مراجع قضایی و غیر قضایی از جمله دیوان عدالت اداری و حق اقامه دعوی در دیوان عدالت اداری و پاسخگویی به آن با اختیار اعتراض به رای، تجدیدنظر، استرداد دادخواست یا دعوی، وکالت در توکیل به هر شخص ولو به خود وکیل، ادعای جعل یا انکار و تردید نسبت به سند طرف و استرداد سند، جلب شخص ثالث و ورود ثالث و دعوی تقابل و دفاع در قبال دعاوی مذکور، ارجاع دعوی به داوری و تعیین داور، تعیین مصدق و کارشناس، قبول یا رد سوگند، دعوی خسارت و ادعای اعسار و درخواست صدور اجراییه و تعقیب عملیات اجرایی و اخذ محکوم به و وجوه ایداعی به نام موکل، مصالحه و سازش
نتیجه گیری
وکالت در توکیل به معنای این است که نماینده و وکیل یک شخص برای همین وکالت، وکیل دیگری انتخاب کند و حالات مختلفی خواهد داشت.
در موردی ممکن است وکیل اول خودش کنار رود و در موردی دیگر ممکن است باقی بماند در آن رابطه قراردادی که اصولا اینگونه است.
در قانون اصل بر عدم اختیار وکیل برای وکالت در توکیل است یعنی وکیل نمی تواند برای امری که وکالت گرفته است به دیگری وکالت بدهد و خود وی باید آن را انجام دهد مگر آن که از ناحیه موکل این اختیار به وی داده شود.
در صورتی که بدون اجازه دست به این کار بزند هر دو طرف مسئول جبران خسارت های وارده خواهند بود.
در ادامه به تفاوت های توکیل به غیر و تفویض به غیر پرداختیم.
سوالات متداول
وکالت در توکیل چیست؟
وکالت در توکیل به این معنا است که فردی در وکالتی که از دیگری دارد؛ اختیار داشته باشد به ثالثی یا وکیل دوم هم وکالت بدهد یا این که فرد اختیار داشته باشد که برای موکل وکیل انتخاب کند.
ضمانت اجرای وکالت به غیر بدون حق توکیل چیست؟
طبق قانون مدنی اگر شخص بدون آنکه حق توکیل داشته باشد آن را به دیگری توکیل کند و خسارتی به بار آید هر دو نفر در مقابل موکل ضامن جبران خسارت هستند.
تفاوت تفویض وکالت با توکیل در چیست؟
در توکیل، فرد به ثالث وکالت می دهد اما در تفویض به غیر، فرد وکالت را به دیگران واگذار میکند به همین دلیل آثار متفاوتی از هم خواهند داشت.