تاثیر باکره بودن یا نبودن زوجه در مهریه

در خصوص تاثیر بکارت زنان برای ازدواج صحبت های بسیاری شده است که برخی از آن ها شایعاتی است که به اشتباه بین مردم رواج یافته است. لازم است که به طور دقیق در خصوص تاثیر بکارت بر حقوق زنان اطلاعاتی ارائه شود.

اجبار برای وجود گواهی بکارت در ازدواج امری است که کماکان عده ای بر این باورند برای ازدواج گواهی بکارت ضروری است.

این مسئله یک باور اشتباه است، در واقع از نظر قانونی هیچگونه اجباری برای دختر در اخذ این گواهی وجود ندارد و هیچکس نمی تواند او را مجبور به انجام این عمل نماید و حتی کسی او را تهدید و اجبار به انجام این کار نمود او می تواند به مرجع قضایی شکایت نماید.

گواهی بکارت تنها عرفی است بین برخی خوانده انجام می شود و هیچ گونه بار قانونی و الزامی برای ازدواج وجود ندارد.

مهریه دختر باکره

بکارت زن در بحث میزان مهریه تاثیر گذار است. همانطور که مشخص است زمانی که زن و مرد با یکدیگر عقد می کنند؛ زن می تواند هر زمان که بخواهد مهریه خود را مطالبه کند.

در واقع مطالبه مهریه ارتباطی به باکره بودن یا باکره نبودن زن ندارد. هر زنی می تواند پس از عقد مهریه خود را مطالبه نماید.

اما طبق ماده ۱۰۹۲ قانون مدنی:

«هرگاه شوهر قبل از نزدیکی، زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلا داده باشد حق دارد مازاد از نصف را عینا یل مثلا یا قیمتا استرداد نماید.»

برای تشخیص اینکه زن باکره است یا خیر، ملاک پرده بکارت است.

لذا برای اثبات این امر دادگاه زوجه را جهت معایته به پزشکی قانونی ارجاع می دهد.

در خصوص زن غیر باکره وضعیت بدین صورت نیست و زنی که باکره نباشد و مطالبه مهریه کند، همسرش موظف است که به طور کامل مهریه وی را پرداخت نماید.

عده ی دختر باکره در طلاق

عده در بحث طلاق پیش می آید. عده یعنی زنی که از شوهرش طلاق می گیرد در یک مدت زمانی که قانون تعیین کرده نمی تواند با مرد دیگری ازدواج کند.

عده دارای انواع مختلفی است که شامل:

عده وفات، عده فسخ نکاح، عده بذل و انقضای مدت در عقد موقت و عده طلاق می شود.

یکی از دلایلی که در فقه و قانون عده ی طلاق وجود دارد این است که اگر زن، باردار است مشخص باشد.

حال اگر آن زن باکره باشد و رابطه جنسی صورت نگرفته باشد دلیلی برای نگه داشتن عده زن باکره وجود ندارد زیرا امکان بارداری زن از بین می رود.

لذا طلاق در دوران عقد می باشد که در صورت عدم وقوع رابطه زناشویی و باکره بودن، طلاق از نوع بائن بوده و عده نیز ندارد.

بنابراین، قانونگذار مدتی برای عده طلاق دختر باکره تعیین نکرده است.

نفقه زن باکره

نفقه زمانی به زن تعلق می گیرد که زوجه از همسرش تمکین نماید، در غیر این صورت نفقه به زن تعلق نگرفته و او ناشزه محسوب می شود.

حال زمانی که زن و مرد عقد می کنند ممکن از در یک خانه زندگی نکنند، از همین رو عده ای بر این عقیده اند که با توجه به این که تمکینی در دوران عقد انجام نمی شود، نفقه ای هم به زوجه تعلق نمی گیرد.

اما به نظر می رسد با توجه به ماده ۱۱۰۲ قانون مدنی: 

«همین که نکاح به طور صحت واقع شد، روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل همدیگر برقرار می شود.»

بنابراین با توجه به ماده فوق الذکر همین که نکاح بین زن و مرد جاری می شود، تکالیف بوجود می آید و یکی از تکالیف نفقه است که لازم است مرد آن را بپردازد.

فسخ نکاح به علت عدم باکره بودن زوجه

در عقد نکاح دختر، اصل باکره بودن است در واقع صفت باکره بودن در ازدواج با دختر از شرایط اصلی صحت عقد نکاح است و در ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی هم به این موضوع اشاره شده بدین توضیح هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده باشد و پس از عقد معلوم گردد طرف فاقد وصف مورد نظر بوده، برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده باشد یا خیر.

در ازدواج با دختر شرط باکره بودن در آن مستتر است و موردی برای تصریح وجود ندارد. پس در صورت باکره نبودن زوجه، حق فسخ برای زوج محفوظ می باشد.

لازم به ذکر است اعمال حق فسخ و استفاده از آن به محض علم، فوری می باشد.

ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی اشعار دارد:

«هرگاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود زن حق مهریه ندارد، مگر در صورتی که موجب فسخ عنن باشد که در این صورت با وجود فسخ نکاح، زن مستحق نصف مهر است.»

لذا باکره بودن زوجه شرطی است که به ‌صورت تبانی بر عقد وارد می‌گردد. درج عنوان دوشیزه در سند نکاحیه حکایت و اماره‌ای بر این امر است.

بنابراین در صورت فقدان بکارت حق فسخ برای زوج ایجاد می‌گردد.

نتیجه گیری

بکارت زن در بحث میزان مهریه تاثیر گذار است. همانطور که مشخص است زمانی که زن و مرد با یکدیگر عقد می کنند؛ زن می تواند هر زمان که بخواهد مهریه خود را مطالبه کند.

در واقع مطالبه مهریه ارتباطی به باکره بودن یا باکره نبودن زن ندارد. هر زنی می تواند پس از عقد، مهریه خود را مطالبه نماید.

اما طبق ماده ۱۰۹۲ قانون مدنی:

«هرگاه شوهر قبل از نزدیکی، زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلا داده باشد حق دارد مازاد از نصف را عینا یل مثلا یا قیمتا استرداد نماید.»

برای تشخیص اینکه زن باکره است یا خیر، ملاک پرده بکارت است. لذا برای اثبات این امر دادگاه زوجه را جهت معاینه به پزشکی قانونی ارجاع می دهد.

در خصوص زن غیر باکره وضعیت بدین صورت نیست و زنی که باکره نباشد و مهریه خود را مطالبه کند، همسرش موظف است که به طور کامل مهریه وی را پرداخت نماید.

سوالات متداول

اگر زوجه قبل از عقد، ادعای بکارت کند و بعد از عقد مشخص شود باکره نیست چه حکمی دارد؟

وقتی که مردی به زعم دوشیزه بودن دختری به خواستگاری او می رود و دختر و خانواده او تظاهر به دوشیزگی وی می کنند و مرد به این اطمینان و این مبنا که با دختری با شرایط موصوف ازدواج می کند و در عمل متوجه شود که فریب خورده است به نظر ما جرم فریب در ازدواج محقق است و نکاح قابل فسخ است.

آیا ترمیم بکارت فریب محسوب می شود؟

در صورتی که مردی این مسئله برای او مهم باشد و یکی از دلایلش برای ازدواج با زن این مسئله باشد، و زن وی را با ترمیم بکارت فریب دهد فریب در ازدواج محسوب می شود.

در صورتی که زوجه باکره بوده اما قصد طلاق نداشته باشد میزان مهریه چقدر است؟

زوجه استحقاق کل مهریه را دارد؛ اما اگر قبل از عروسی از شوهرش جدا شود، باید نیمی از مهریه را به شوهر بازگرداند . چرا که در صورت باکره بودن تنها نیمی از مهریه به وی تعلق می گیرد.

آیا تدلیس در ازدواج به طرف مقابل حق طلاق می‌دهد؟

در صورت وقوع تدلیس یا فریب در ازدواج، در شرایط مشخصی که در قانون آمده طرف مقابل حق فسخ نکاح را دارد.