سرقفلی مغازه چیست/مثال کاربردی

سرقفلی

شما می‌توانید با به اشتراک گذاشتن دیدگاه و تجربیات خود در انتهای مقاله به گفتمان آنلاین با کارشناسان وینداد و دیگر کاربران بپردازید.

آنچه در این مقاله می آموزیم

سرقفلی به زبان ساده مبلغی است که مستأجر در ابتدای ورود به عین مستاجره به مالک پرداخت می کند و در قالب یک قرارداد توافقی مالک منافع محل تجاری با اجاره بهای جزئی می شود.

در حالی که حق کسب و پیشه بر اساس قانون برای مستاجری که رابطه استیجاری او در زمان قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶ شروع شده به صورت اتوماتیک ایجاد می شود و اراده طرفین دخالتی در ایجاد حق کسب و پیشه ندارند.

با وجود این با توجه به محدودیت قوانین در این خصوص امان این وجود ندارد که با تکیه به قوانین فعلی بتوان شخصا مشکلات حقوقی خود را حل کرد فلذاگروه وکلای سنا با داشتن وکلای متخصص سرقفلی راه گشای مشکلات می باشند.

که استاد مهدی زینالی که در عرصه سرقفلی صاحب نظر می باشد و چندین جلد کتب سرقفلی تالیف کرده اند و به عنوان یک نویسنده در زمینه با تجربه ترین وکیل بوده که در ادامه با استفاده از مطالبی که بر گرفته از کتب ایشان می باشد به موضوع سرقفلی مفصلا می پردازیم.

  سرقفلی چیست؟

 سرقفلی با اراده طرفین برای مستاجر محل ایجاد می شود قبل از تصویب قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۷۶ عده زیادی از حقوقدانان و قضات اعتقادی به تفاوت سرقفلی و حق کسب و پیشه نداشتند اما بعد از تصویب قانون اخیرالذکر اعتقاد به تفاوت سرقفلی و حق کسب پیشه در میان صاحب نظران تقویت شد.

به طوری که در حال حاضر دادگاه ها در ارزیابی حقوق مستاجرین نسبت به عین مستاجره به شدت وسواس به خرج داده و صراحتاً ارزیابی یکی از این حقوق یا هر دوی آنها را به کارشناسی ارجاع می دهند.

و کارشناسان نیز حسب ارجاع دادگاه سرقفلی یا حق کسب پیشه یا هر دو این حقوق را ارزیابی می کنند و در نهایت بعد از اعتراض های طرفین در تخلیه محل های سرقفلی این نظریه های کارشناسی مبنای حق مستاجر قرار می گیرند.

نکته؛ لازم به یادآوری است که صلح نامه فی مابین مستاجر سابق و مستاجر جدید را به هیچ وجه نمیتوان دلیل پرداخت سرقفلی تلقی کرد.

تنها زمانی مستاجر میتواند مدعی سرقفلی باشد شخصا یا مستاجر سابق مدرکی دال بر پرداخت سرقفلی به مالک فعلی یا مالک سابق ارائه دهد بنابراین صرف ارائه صلحنامه از طرف مستاجر حاکی از پرداخت سرقفلی به مالک نیست چه بسا این صلح نامه بین مستاجر سابق با مستاجر جدید باشد.

از آنجا که سرقفلی اولین بار در عرف پدیدار شد و در واقع مفهوم سرقفلی به‌ نوعی زاده عرف است.

و حتی وجود سرقفلی در عرف علت اصلی پیش‌ بینی آن در قانون بوده، بررسی سرقفلی به‌ عنوان یک پدیده حقوقی عرفی در فرهنگ لغت که به مفهوم لغوی الفاظ می‌پردازد اجتناب‌ناپذیر است.

در همین راستا در ابتدا به بررسی مفهوم لغوی سرقفلی در فرهنگ لغات می‌پردازیم و سپس سرقفلی را از دیدگاه حقوقدانان و عرف بررسی خواهیم کرد.

همچنین در ادامه تعاریف برای سرقفلی مغازه، در نهایت در انواع سرقفلی عرفی را به بحث خواهیم نشست تا ضمن روشن شدن مفهوم لغوی و اصطلاحی آن رابطه بین سرقفلی و حق کسب و پیشه به‌واقع روشن شود و سرقفلی

وکیل پایه یک دادگستری

معنی سرقفلی با مثال

 تعریف لغوی سرقفلی

در فرهنگ لغات در مقابل لفظ سرقفلی، مفاهیم تقریباً مشابهی به چشم می‌خورد و در برخی موارد که تفاوتی در تعاریف وجود دارد ناشی از مشتبه شدن مفهوم سرقفلی و حق و کسب و پیشه و تجارت است.

به‌طوری که در فرهنگ معین در مقابل لفظ سرقفلی می‌خوانیم «حقی که بازرگان و کاسب نسبت به محلی پیدا می‌کند به جهت تقدم در اجاره، شهرت جمع‌آوری مشتری و غیره» چنین تعریفی چنانکه در مبحث بعدی روشن خواهد شد بیشتر با مفهوم حق کسب و پیشه و تجارت سازگار است.

در نهایت فرهنگ عمید، سرقفلی را پولی می‌داند که شخصی به شخصی می‌دهد تا خانه یا دکان را که در اجاره دارد به وی واگذار نماید.

آنچه از تعاریف ذکر شده برمی‌آید این است که:

اولاً: مفهوم  در لغت هم در خصوص محل مسکونی و هم در خصوص محل تجارت کاربرد داشته است؛

ثانیاً: از نظر لغوی سرقفلی مبلغی است که به مالک یا مستأجر از طرف مستأجر بعدی پرداخت می‌شود و بالاخره گاهی هم سرقفلی را به حق آب و گل و حقی که به جهت جمع‌آوری مشتری و رونق کسب حاصل شده تعریف نموده‌اند.

آنچه مسلم است به دست دادن مفهوم اخیر از سرقفلی همان‌طور که بعداً خواهد آمد با معنای حق کسب و پیشه و تجارت موافق‌تر است.

بنابراین فرهنگ‌نویسانی که سرقفلی را مبلغی می‌دانند که مستأجر به مالک و مستأجر ثانی به مستأجر اول می‌پردازد به مفهوم اصطلاحی آن نزدیک‌ترند اگرچه بحث در مبنای پرداخت مبلغ از طرف مستأجر دوم به مستأجر اول این تعریف را هم مواجهه با ایراد خواهد نمود؛

زیرا اگر مبنای پرداخت را جمع‌آوری مشتری و رونق کسب بدانیم مفهوم حق کسب و پیشه نمایان خواهد شد.

وکیل پایه یک دادگستریانواع سرقفلی 

۱-سرقفلی با سند عادی:

اگر قرارداد اجاره بین مالک یا موجر با مستاجر بسته شود به نوعی که این سرقفلی در قالب یک سند عادی تنظیم شود

۲-سند سرقفلی رسمی:

در صورتی که تنظیم قرارداد اجاره بین موجر و مستاجر از طریق دفاتر اسناد رسمی باشد این انتقال کاملا قانونیست.

۳-سرقفلی واقعی :

زمانی که مالک ملک در زمان تنظیم اجاره مبلغی را تحت عنوان سرقفلی از مستاجر مطالبه کرده باشد که این مبلغ به عنوان قرض الحسنه در مدت اتمام اجاره قابل استرداد است.

۴-سرقفلی مجازی:

این نوع سرقفلی که تحت عنوان حق کسب و پیشه بوده بوده است که این حق بر اثر اعتبار و شهرت محل و سابقه استفاده مستاجر به مستاجر تعلق می گیرد.

فرق مالکیت با سرقفلی

 مالکیت حقی است که شامل تمامی ویزگی های اموال اعم از منقول مثل ماشین و غیر منقول مثل زمین بوده در حالی که سرقفلی صرفا ناشی از منافع محل تجارتی را شامل می شود و مالکیت اصلی محل تجارتی متعلق به مستاجر نیست و این مالکیت فقط برای مالک اصلی ملک است. در صورتی که نیاز به اطلاعات بیشتری در خصوص تفاوت سرقفلی و مالکیت دارین میتواند وارید صقحه اختصاصی این مطلب شودید

سرقفلی در حسابداری

 

 

سرقفلی مبلغی است که بر اساس قانون موجر و مستاجر سال ۷۶ موجر یا مالک از شخص مستاجر مطالبه می کند ولی سر قفلی در حسابداری به معنی اضافه ارزش جاری محل تجارتی بر ارزش مجموع دارایی های محل تجارتی مثلا یک مغازه لباس فروشی که نسبت به مغازه های مجاور مشتری و درامد ببیشتری دارد.

این اضافه ارزش و سودی که از کل مبلغ دارایی محل تجاری حاصل می شود به عنوان سر قفلی در حسابداری یاد می شود.

سرقفلی مغازه چگونه محاسبه می شود

منظور از سرقفلی در این مورد همان حق کسب و پیشه و تجارت در قانون سال ۵۶است که مشتاجر محل بخاطر اعتبار و شهرتی که بر اثر نوع فعالیت و موقعیت مکانی محل تجارتی و همچنین مدت فعالیت و تجارتی که توسط مستاجر انجام شده است.

برای مستاجر یک اعتبار محسوب می شود و این مبلغ حق کسبو پیشه بسته به موقعیت و وضعیت ملک تجارتی توسط کارشناس رسمی دادگستری تشخیص و محاسبه شده و به مستاجر پرداخت خواهد شد.

سرقفلی بعد از فوت مالک

سر قفلی بر اساس قانون روابط موجر و مستاجر سال ۷۶ به عنوان یک مبلغی است که مستاجر به مالک پرداخت کرده و این مبلغ به عنوان قرض الحسنه نزد مالک ملک بوده و پس از اتمام مدت قرارداد این مبلغ قابل استرداد است و با فوت شخص مستاجر این مبلغ سرقفلی به عنوان اموال شخص مستاجر بوده و وراث شخص متوفی می توانند این مبلغ را با اتمام قرارداد اجاره از مالک پس بگیرید.

مثال برای سرقفلی مغازه

سرقفلی مغازه ای به مبلغ ۲۰ میلیون تومان و ماهیانه با اجاره ۲ هزار تومان واگذار شده و حرفی از مدت به میان نمی‌آید اگرچه عدم اهمیت به مدت در سرقفلی تا حدودی ناشی از اثرات قانون سابق است اما در هر صورت از دید عرف، وقتی فردی سرقفلی مغازه خود را واگذار می‌‌نماید.

به ‌این مفهوم است که فرد باید مغازه را تخلیه کرده و به خریدار سرقفلی واگذار نماید و مضاف بر آن مالک یا مستأجر واگذار‌کننده به خوبی آگاه است که نمی‌تواند به راحتی بعد از یک ماه یا یک سال درخواست تخلیه مغازه خود را بنماید.

تنها در موقع واگذاری مغازه است که انتظار می‌‌رود مستأجر واگذار‌کننده یا خریدار سرقفلی با مراجعه به مالک، اجازه او را برای انتقال سرقفلی کسب نماید.

بر این اساس مبنای پرداخت سرقفلی مقبولیت تجاری ملک است به اضافه برخی شروط پذیرفته شده عرفی به نفع مستأجر است که تشکیل‌دهنده حق سرقفلی می‌‌باشند.

النهایه اینکه علت تعلق حق سرقفلی به یک ملک مقبولیت تجاری می‌‌باشد و حق سرقفلی علاوه بر مقبولیت تجاری ملک شامل امتیازاتی است که عرف به نفع مستأجر پذیرفته است و با وجود ماده ۲۲۰ قانون مدنی محمل قانونی دارد.

مغازه سند سرقفلی

قانون سرقفلی

ماده ۱- اماکنی که برای سکنی با تراضی با موجر به‌عنوان اجاره ‌یا صلح منافع و یا هر عنوان دیگری به ‌منظور اجاره به تصرف ‌متصرف داده شده یا بشود اعم از این‌که سند رسمی یا سند عادی ‌تنظیم شده یا نشده باشد مشمول مقررات این قانون است‌.

ماده ۲- موارد زیر مشمول این قانون نمی‌باشد:

الف) تصرف ناشی از معاملات با حق استرداد یا معاملات‌رهنی؛

ب) خانه‌های سازمانی و سایر محل‌های مسکونی که از طرف ‌وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی و وابسته به دولت یا اشخاص اعم ‌از حقیقی یا حقوقی به ‌مناسبت شغل در اختیار و استفاده کارکنان آن‌ها قرار می‌گیرد. این موارد تابع قوانین خاص خود یا طبق قرارداد فی مابین است؛

ج (الحاقی ۲۴/۱۱/۱۳۷۲)- محل کار پزشکان که تابع قرارداد فی مابین بوده و درصورت ‌نبودن قرارداد تابع قانون مدنی است‌.

 تبصره ۱(الحاقی ۲۴/۱۱/۱۳۷۲)- وصول هر نوع وجهی تحت عنوان این موضوع در مطب‌های استیجاری و واگذاری محل مطب به غیر درصورتی‌که در متن قرارداد بین موجر و مستأجر ذکر نشده باشد ممنوع است‌.

 تبصره ۲(الحاقی ۲۴/۱۱/۱۳۷۲)- استفاده از محل‌های مسکونی در محل‌هایی که در قرارداد موجر و مستأجر عنوان استفاده از مطب قید نگردیده بدون‌ رضایت مالک ممنوع است‌.

قوانین سرقفلی در اجاره‌ نامه‌

 قوانین سرقفلی در اجاره‌ بها

ماده ۳- اجاره ‌بهای هر محل همان است که در اجاره ‌نامه قید شده و اگر اجاره‌ نامه‌ای نباشد به مقداری است که بین طرفین مقرر یا عملی شده است و در صورتی که مقدار آن احراز نشود، دادگاه طبق‌ موازین قضائی نسبت به تعیین مقدار مال‌الاجاره اقدام خواهد کرد.

 تبصره- در موارد بطلان اجاره و استیفای مستأجر از مورد اجاره‌، موجر مستحق دریافت اجرت‌المثل می‌باشد.

ماده ۴- مستأجر باید در موعد تعیین شده اجاره‌بها را بپردازد و درصورت امتناع از پرداخت تمام اجاره‌بها به موجر یا نماینده ‌قانونی او تا ده روز بعد از آخر هر ماه یا هر موعد تعیین شده دیگر موجر می‌تواند با رعایت این قانون درصورتی که اجاره‌نامه رسمی‌داشته باشد به دفترخانه تنظیم‌کننده سند مراجعه نماید.

دفترخانه موظف است در تاریخ وصول تقاضا، اخطاریه‌ای به ‌مستأجر ارسال و از تاریخ ابلاغ اگر تا ده روز بدهی خود را نپردازد یا رضایت موجر را فراهم نسازد مدارک را برای صدور اجراییه جهت ‌وصول اجور معوقه به ثبت محل ارسال نماید.

در صورتی که مستاجر دلیل موجهی بر عدم پرداخت به دادگاه ‌صالح ارائه کند دادگاه عملیات اجرایی را متوقف و اجراییه را ابطال ‌می‌نماید و درصورت اثبات استنکاف مستأجر از پرداخت اجاره‌‌بها موجر می‌تواند تقاضای وصول اجاره‌ بهای معوقه بنماید.

 قوانین سرقفلی در اجاره‌ بها

قوانین سرقفلی در اجاره‌ نامه‌

ماده ۵- دفاتر اسناد رسمی مکلفند علاوه بر نکاتی که به ‌موجب قوانین و مقررات باید رعایت شود نکاتی را در اجاره‌نامه ‌تصریح کنند.

این موارد به شرح زیر است:

  1. اقامتگاه موجر به‌طور کامل و مشخص‌؛
  2. نشانی کامل مورد اجاره و قید این‌که از لحاظ رابطه اجاره این‌ محل اقامتگاه قانونی مستأجر می‌باشد مگر این‌که طرفین به‌ترتیب‌ دیگری تراضی نموده باشند؛
  3. عین مستاجره در تصرف کدام یک از طرفین می‌باشد و درصورتی که در تصرف مستاجر نباشد تحویل آن در چه مدت و یا با چه شرایط صورت خواهد گرفت؛
  4. تعیین ‌اجاره ‌بها و نحوه ‌پرداخت‌ و مهلت ‌نهایی پرداخت هر قسط؛‌
  5. تصریح به آن‌که مستأجر حق انتقال به‌ غیر را کلاً یا جزئاً یا به ‌نحو اشاعه دارد یا ندارد؛
  6. تعهد مستأجر به تخلیه و تحویل مورد اجاره به موجر پس از انقضای مدت اجاره یا تجدید اجاره با تراضی‌؛
  7. حق فسخ موجر درصورت تخلف مستأجر از پرداخت‌ اجاره‌‌ بها در موعد مقرر یا سایر شروط اجاره‌ نامه‌.

 تبصره- موجر و مستأجر می‌توانند برای یکی از طرفین عقد اجاره یا هر دو حق فسخ شرط کنند.

قانون صلح سرقفلی

یکی دیگر از عقودی که انتقال سرقفلی در قالب آن سابقاً رایج بوده و در حال حاضر نیز در برخی مواقع وجود دارد، عقد صلح است که انتقال حق کسب و پیشه یا سرقفلی ناشی از آن نیز در این قالب درگذشته خیلی رایج بود.

به طوری مستأجر دارای حق کسب و پیشه ضمن جلب رضایت مالک برای انعقاد عقد اجاره با منتقل‌الیه، حق کسب و پیشه همان مکان را با عقد صلح به مستأجر ثانی انتقال می‌داد.

به این ترتیب مستأجر جدید ضمن مالکیت حق کسب و پیشه (سرقفلی)، مالکیت منافع را نیز به دست می‌آورد.

در برخی مواقع نیز مالک و مستأجر یا مستأجر و منتقل‌الیه به جای استفاده از دو عقد در کنار هم برای انتقال منافع  از عقد صلح استفاده می‌کنند و به این ترتیب در قالب یک عقد واحد، دست به انتقال حق کسب و پیشه و حتی سرقفلی می‌زنند.

حال این سؤال مطرح می‌شود که آیا با توجه به رواج عرفی انتقال سرقفلی در قالب صلح از لحاظ حقوقی این رویه قابلیت دفاع دارد؟

به نظر می‌رسد با توجه به کلیت ماده ۷۵۴ قانون مدنی که مقرر می‌دارد «هر صلحی نافذ است جزء صلح بر امری که غیر مشروع باشد.» صلح سرقفلی که مشروعیت آن مورد تایید مقنن است موردی نخواهد داشت.

قانون صلح سرقفلی

اگرچه این مسئله در مورد حق کسب و پیشه که در مشروعیت آن شائبه‌هایی وجود داشته شک‌برانگیز است. لیکن در این خصوص نیز با توجه به مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام در باب مشروعیت حق کسب و پیشه، تردیدی وجود ندارد.

علی‌ای‌حال به نظر می‌‌رسد صلح به جای عقد اجاره بنا به تصریح ماده ۷۵۸ قانون مدنی نتیجه مدنظر طرفین را تأمین خواهد کرد؛ بنابراین انتقال سرقفلی در این قالب میسر بوده و از لحاظ تئوری و حقوقی نیز ایرادی بر آن وارد نیست.


بیشتر بخوانید: وکیل سرقفلی مغازه


قانون اجاره سرقفلی

یکی از قالب‌های انتقال سرقفلی، عقد اجاره است که طی آن مستأجر با پرداخت مبلغی سرقفلی ملک را نیز مالک می‌گردد. البته در بیشتر قراردادهایی که در آن‌ها سرقفلی مدنظر مالک و مستأجر است .

در قرارداد از مبلغ پرداختی تحت عنوان سرقفلی یاد می‌شود که در اکثر مواقع قصد طرفین بر انتقال حق سرقفلی ملک تجاری است.

به دیگر سخن طرفین در مفاد یک عقد اجاره، حق …..ملک را هم لحاظ می‌کنند. چنانکه رایج است در این نوع قرارداد‌ها مبلغ پرداختی برای ملک، عیناً نوشته می‌شود و اجرت ماهیانه برای مالک در نظر گرفته می‌شود و مرسوم است در این‌گونه اجاره‌ها مدت قید نمی‌گردد که البته علت نیز روشن است؛

چرا که در قانون روابط موجر و مستأجر سال ۵۶ زمان در قراردادهای اجاره از اهمیت چندانی برخوردار نبود و مستأجر و موجر می‌توانستند طرف دیگر را برای انعقاد عقد اجاره اجبار کنند.

انتقال سرقفلی در قالب اجاره چندان‌که باید رایج نیست بلکه اغلب انتقال سرقفلی در زمان حکومت قانون سابق با عقدی مجزا و مستقلاً منتقل می‌شد.

سند سرقفلی

دعوای الزام به تنظیم اجاره‌نامه رسمی در یک حالت معمولی و طبیعی دعوای پیچیده و مشکلی نیست و از لحاظ اثباتی دشواری خاصی را برای مستأجر ندارد و به لحاظ دفاعی، مالک یا موجر متمسک و دفاع خاصی نمی‌تواند داشته باشد.

مگر در حالت‌های غیرمعمول مثل انتقال به غیر به‌صورت درست که نسبت به مورد، امکان دارد مستلزم دفاع باشد به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت.

 الزامات اثباتی مستأجر در دعوای الزام به تنظیم اجاره‌نامه رسمی

برخلاف ظاهر ساده این دعوا با توجه به حالات احتمالی متفاوت، الزامات اثباتی قابل طرح نیز متفاوت می‌باشد؛ اما قدر مسلم، وضعیت مستأجر جهت تمدید اجاره‌نامه‌ای که مدت آن منقضی شده است.

از لحاظ اثباتی مطمئن و مسئولیت وی در این خصوص کمتر است؛ اما مشکل آنجا است که مستأجر ماذون از طرف مالک یا نماینده وی در استیفاء منفعت به‌عنوان اجاره بوده است؛

اما هیچ مدرک و سندی با مضمون قرارداد اجاره وجود ندارد. در این صورت مستأجر جهت اثبات دعوا بایستی از سایر ادله استفاده نماید.

به‌عنوان مثال اگر تصرف حسب تراضی با مالک یا انعقاد عقد اجاره، به‌صورت شفاهی است بایستی از سایر ادله و قرائن و امارات مثل شهادت شهود جهت اثبات رابطه استیجاری خود استفاده نماید؛

بنابراین، مستأجر جهت اثبات رابطه استیجاری خود و قانونی بودن تصرف و استیفاء منفعت الزاماً محتاج مدرک و مستند کتبی عادی یا رسمی نیست.

استفاده از سایر ادله در اثبات این رابطه نیز ممکن است، چنان ‌که قسمتی از رأی شعبه ۱۷ دادگاه تجدید نظر تهران در نقض رأی شماره ۱۰۰۵ دادگاه عمومی تهران مورخ ۲/۵/۱۳۷۸ به شرح ذیل است:

«با توجه به مواد ۱، ۳، ۷ قانون روابط موجر و مستأجر مصوب سال ۱۳۵۶، رابطه استیجاری نه تنها از طریق تنظیم سند و ارائه قرارداد مکتوب قابل اثبات است،

بلکه در فرض تراضی و یا انعقاد عقد اجاره بدون مکتوب نمودن آن، استناد به سایر ادله اثبات و طرق کشف حقیقت از جمله تحقیق و معاینه محلی ممکن است. عدم استماع دعوا خواهان بدون توسل به این طریق و به صرف عدم ارائه قرارداد کتبی، مبتنی بر اشتباه است.»

نهایتاً اینکه مستأجر جهت اثبات دعوای الزام به تنظیم سند رسمی اول باید تصرف فعلی یا سابق خود را (اگر به قهر و غلبه یا بدون مجوز قانونی از ملک خارج شده) اثبات نماید که در این باب درخواست تحقیق و معاینه محل یا استناد به شهادت شهود در جهت اثبات دعوا (الزام به تنظیم سند رسمی) کافی خواهد بود.

آیا سرقفلی قابل توقیف است؟

سرقفلی بر اساس قانون سال ۷۶ یک حق مالی است و این حق برای مستاجر می باشد که مبلغی است که مستاجر در اول قرارداد اجاره به موجر یا مالک پرداخت می شود.

و طلبکاران مستاجر می توانند این مبلغ را نزد موجر و یا مالک توقیف نماید ولی این توقیف سرقفلی در صورتی است که مستاجر این مبلغ را به موجر و یا مالک پرداخته باشد.

4 پاسخ

  1. .
    سلام.اینجانب میخواهم ملکی را خریداری نموده که دارای ۴ باب مغازه است.در سند قطعی غیر منقول که مالک فعلی از مالک قبلی خریده است نوشته شده سرقفلی ۴ باب مغازه طبق اجاره نامه های (شماره ها و تاریخ ثبت) همگی قبل سال ۵۶ واگذار شده و این سند از لحاظ سرقفلی اعتبار ندارد.آیا اگر بنده این ملک را خریداری کنم باید برای تخریب قیمت سرقفلی ۴ تامغازه را به متصرفین پرداخت کنم یا حق کسب و پیشه؟
    با سپاس از راهنمائی شما.

    1. سلام:برای راهنمایی تخصصی وبهتر از موضوع شما وارجاع به وکیل متخصص باشماره ۰۲۱۹۱۰۰۲۰۹۰تماس حاصل فرمایید.

  2. سلام و درود
    بنده قصد خرید سرقفلی مغازه ای را دارم .آیا تنظیم قرارداد اجاره بدون تاریخ تخلیه و با پرداخت مبلغ سرقفلی

    1. سلام: شما بایستی جهت انجام این امر بایستی با وکیل متخصص این حوزه قرارداد را تنظیم نمایید تا در اینده مشکلی ایجاد نشود.

مقالات دیگر

20 آوریل 2024

با ما در ارتباط باشید