طلاق عاطفی در ایران واسلام + نحوه درمان آن

شما می‌توانید با به اشتراک گذاشتن دیدگاه و تجربیات خود در انتهای مقاله به گفتمان آنلاین با کارشناسان وینداد و دیگر کاربران بپردازید.

آنچه در این مقاله می آموزیم

در زندگی امروزه زنان و مردان به علت های گوناگونی ممکن است از هم طلاق بگیرند ولی یک نوع طلاقی وجود دارد که نگارنده به آن، طلاق بدون ثبت یا طلاق بدون مراجعه به دادگاه خانواده می گوید.

زن و شوهر از یکدیگر در زندگی زده شده و روی به روابط خارج از خانه می آورند که در این نوشته قصد بررسی آثار این نوع طلاق ها که در عرف به آن طلاق عاطفی گفته می شود را داریم.

  • می خواهیم بررسی کنیم که بیشترین ضرر را چه کسی می بیند؟
  • آیا صرفا ضرر وارده به همین خانواده است یا خانواده های دیگری را درگیر می کند؟
  • درگیری در حد چند خانواده باقی می ماند یا حتی جامعه را هم می تواند تحت تاثیر قرار بدهد؟

که پس از مطالعه این نوشته به پاسخ پرسش هایی از این دست می رسید.

ازدواج هایی که ممکن است منجر به طلاق عاطفی شود

انسان ها همانطور که از نامی که بر روی ایشان گذاشته شده به تعامل نیاز دارند و انسان همان انس گرفتن دو شخص یا بیشتر است و از یک مرحله به بعد به طور مشخص با یک فرد باید انسی فراتر از آنچه که تا به حال در زندگی اش می گرفته بگیرد و ازدواج قدم اول برای این امر است.

ازدواج امری پسندیده است که نه تنها در دین اسلام به آن توصیه شده بلکه تمامی ادیان الهی به آن اشاره کرده و بدون توجه از کنار آن نگذشته اند، صرف ازدواج کردن عملی نیست که انسان را به آن کمال واقعی برساند بلکه خود ازدواج مراتب و مراحلی دارد که باید بررسی شود و این که تصور شود ازدواج عمل توصیه شده ای است پس اگر با هرکس رخ دهد عامل خوشبختی است این تفکر و تصور غلطی است که منجر به طلاق خواهد شد.

طلاق عاطفی

که خود طلاق تقسیم به دو نوع طلاق می شوند:

طلاق به معنای واقعی طلاق و طلاق عاطفی، در نوع اول همانطور که می دانید مرجع رسیدگی به این نوع دادگاه خانواده است که با بررسی شرایط زوجین قاضی به حکم جدایی ایشان می دهد با تمامی آثاری که طلاق می تواند داشته باشد.

اما در نوع دوم به این سادگی نیست چرا که طرفین در دل و رفتار و کردار از یکدیگر طلاق گرفته اند و چه بسا هیچ فردی از این امر مطلع نباشد در صورتی که در طلاق نوع اول با ثبت آن اطلاع افراد از آن سخت نیست اما در این نوع طلاق طرفین همسر یکدیگر هستند ولی فقط هر دو نقش همسر را بازی می کنند نه امر دیگری که همین مسئله باعث بروز مشکلات زیادی می شود که نه تنها همین خانواده ها بلکه خانواده های دیگری را هم می تواند تحت تاثیر قرار دهد.انواع طلاق

اولین قربانی چنین طلاق هایی کودکان می باشند چرا که در جو سنگینی زندگی می کنند که در آرزوی رهایی از آن به سر می برند که اگر سن ایشان ایجاب کند که بتوانند ساعتی از روز را بیرون بگذرانند، بیرون ماندن را بر ماندن در خانه ای بی روح و بی نشاط ترجیح می دهند و همین امر بیرون ماندن سببی است برای این که چه بسا فرزند از مسیر سالم زندگی خود منحرف شود و به سمت تمایلاتی از قبیل مواد مخدر، ارتباط های ناسالم و خلاف عرف دچار بشود.

یا ممکن است دچار افسردگی شود که این انحرافاتی که گفته شد تمام اثرات مخربی که دارد مستقیم پدر و مادر را درگیر خود می کند.

سر آغاز و نقطه شروع طلاق عاطفی در زندگی زناشویی

نقطه شروع طلاق عاطفی را نمی توان به صورت کمیتی و دقیق بیان کرد چه بسا بسته به نوع، افراد و شرایطی که بر آنان گذشته متفاوت باشد، اما در چند سال اول زندگی طلاق عاطفی آن چنان شایع نیست چون در اوایل ازدواج، شور و نشاط حاکم بر زندگی آن چنان زیاد است که به طلاق فکری نمی شود.

با این مقدمه می توان گفت که نقطه شروع طلاق عاطفی حداقل پس از گذشت چندین سال از زندگی زناشویی است و یا پس از تولد اولین کودک و درگیری های پدر و مادر برای رسیدگی به کودک آنان را از محبت کردن به یکدیگر چه بسا وادارد که چنین مسئله ای می تواند نقطه آغازی برای طلاق عاطفی باشد که معمولا و عرفا از شکایت کردن و گله کردن زن و شوهر در ابتدا نزد خانواده های یکدیگر، سپس بین خودشان و در نهایت که منجر به نزاع های زناشویی می شود.

طلاق عاطفی در زندگی زناشویی

که آن گله و شکایت های کوچک، حال تبدیل به فریاد ها و شکستن هایی شود که از این پس اگر کسی برای درست شدن رابطه، زحمت نکشد منتهی به رفتار هایی خواهد شد که مهر تایید محکمی است بر طلاق بدون ثبت ایشان، که این رفتار ها در ابتدا این است که برای یکدیگر وقت نمی گذارند، وابستگی بین ایشان کمتر از قبل می شود.

تمام سرگرمی ها و تمام مواردی که نشاط در آن است خارج از خانه و در خانه صرفا سکوت و چه بسا دعواهای کوچک و بزرگ اتفاق بیافتد.

مطرح شدن رازهای زناشویی نزد کسانی که خارج از خانه و خانواده می باشند و عدم ارتباط عاطفی و کلامی و همچنین وفاداری زوجین که خود منجر به افزایش آمار خیانت در جامعه می شود که این گوشه ای از آثار طلاق عاطفی است و برای جلوگیری از این اتفاق ناگوار می توانند درباره این مسئله به صحبت بنشینند و مشکلاتشان را حل کنند.

با مطرح کردن نیازها که انتظاراتی که از یکدیگر دارند که نتیجه آشنایی با این انتظار و نیاز همسر تاثیر بسیار در کاهش مشکلات و موجب افزایش آرامش در زندگی ایشان می شود.

علت و دلائلی که ممکن است زندگی را به طلاق عاطفی سوق دهد

علت طلاق عاطفی افراد به خاطر دور ماندن از قضاوت ها و سؤال و پرسش هایی است که ممکن است در مرکز آن قرار بگیرند و طلاق در جامعه سنتی امری تابو است که بسیاری از خانواده ها آن را بر نمی تابند و دلایل دیگری که ممکن است برای آن بیان شود کودکان هستند.

هر خانواده ای می خواهد که کودکش به بهترین نحو زندگی کند و طلاق و جدایی زوجین از یکدیگر این مسئله را تحت تاثیر قرار می دهد و دلیل دیگر مطروحه، ممکن است از جانب زنان باشد، چون زنان پس از طلاق زندگی بسیار سخت تری نسبت به مردان را تجربه خواهند کرد و بنابر همین علت حاضرند در خانه ای بی روح گذران زندگی کنند ولی طعم تلخ طلاق و آثار بعد از آن را نچشند.

مردان هم چه بسا مانع طلاق شوند و به همین زندگی حداقلی بدون عاطفه تن بدهند به خاطر مهریه و چون حق طلاق با اوست طلاق نمی دهد تا زیر بار همچنین دغدغه بزرگی نروند.

طلاق عاطفی

نتیجه گیری

پس از مطالعه این نوشته نتیجه ای که در بر دارد این است که افراد اگر در ابتدای ازدواج به این امر دقت کنند دچار طلاق های عاطفی نخواهند شد.

پس در ابتدا برای جلوگیری از آثار مخرب طلاق عاطفی قدم اول ازدواج صحیح و قاعده مند می باشد، بعد از ازدواج اگر مسائل زندگی و زناشویی زیاد شد و منجر به نزاع ها و گله هایی شد باید یکی از همسرها ترجیحا زوج در به دست آوردن دل همسر تلاش بکند تا منجر به این نشود.

اگر رابطه عاطفی بین ایشان کمرنگ تر و شکافی که بینشان است عمیق تر شود که هر چه دیرتر اقدام شود امکان این که رابطه درست شود کمتر است، این که طلاق عاطفی پس از گذشت چند سال از زندگی مشترک امر شایعه ای است.

نه در ابتدای زندگی، پس زوجین باید هدف هایی در زندگی شخصی خودشان تعیین کنند که حداقل در برابر مشکلات و اتفاق های کوچک به یکباره قد خم نکنند که منجر به اتفاق های ناگواری نه تنها برای خود بلکه برای دیگران و چه بسا جامعه ممکن است بشوند.

چرا که طلاق عاطفی سبب می شود تا فساد در جامعه بیشتر شود چرا که اگرچه ایشان همسر یکدیگر هستند اما صرفا در شناسنامه اینطور است و نه در رابطه فیزیکی و عاطفی ایشان، پس برای پر کردن خلا هایی که بینشان هست ممکن است مجبور شوند دست به مسائلی غیر اخلاقی بزنند که نه تنها با این کار خانواده خود بلکه خانواده هایی دیگر نیز از هم می پاشند.

طرح سوال

طلاق عاطفی چیست؟

کناره گیری عاطفی زوجین بی اهمیت شدنشان نزد یکدیگر و تکراری شدن می باشد که طرفین تنهایی دونفره را تجربه می کنند.

طلاق عاطفی معمولا در چه مقطعی از ازدواج رخ می دهد؟

معمولا پس از گذشت چند سال زندگی مشترک چون در ابتدا شور و نشاط حاکم بر زندگی ایشان می باشد و پس گذشت چند سال این شکر و نشاط کمرنگ تر و چه بسا به یکدیگر حساس تر شوند.

مسائلی که سبب طلاق عاطفی می شود چیست و چه چیزی مانع از طلاق واقعی است؟

اولین مسئله و ملاک می تواند فرزند باشد چون نمی خواهند کودک بدون پدر یا مادر ویا با پدر مادری جدا زندگی کند دومین مسئله نگاه خانواده های سنتی به مسئله طلاق است که هنوز این مسئله در نظر این خانواده ها یک نوع تابو است و مسائلی از این دست.

مقالات دیگر

با ما در ارتباط باشید