قانون مدنی (اولاد)

شما می‌توانید با به اشتراک گذاشتن دیدگاه و تجربیات خود در انتهای مقاله به گفتمان آنلاین با کارشناسان وینداد و دیگر کاربران بپردازید.

آنچه در این مقاله می آموزیم

قانون مدنی (اولاد)

 

باب اوّل- در نَسَب

وکیل پایه یک دادگستریماده۱۱۵۸- طفل متولد در زمان زوجیت ملحق به شوهر است مشروط بر اینکه از تاریخ نزدیکی تا زمان تولد، کمتر از شش ماه و بیشتر از ده ماه نگذشته باشد.

 ماده۱۱۵۹- هر طفلی که بعد از انحلال نکاح متولد شود مُلحق به شوهر است مشروط بر اینکه مادر هنوز شوهر نکرده و از تاریخ انحلال نکاح تا روز ولادت طفل بیش از ده ماه نگذشته باشد مگر آنکه ثابت شود که از تاریخ نزدیکی تا زمان ولادت کمتر از شش ماه و یا بیش از ده ماه گذشته باشد.

ماده۱۱۶۰- در صورتی که عقد نکاح پس از نزدیکی منحل شود و زن مجدداً شوهر کند و طفلی از او متولد گردد طفل به شوهری مُلحق می‌شود که مطابق مواد قبل الحاق او به آن شوهر ممکن است در صورتی که مطابق مواد قبل الحاق طفل به هر دو شوهر ممکن باشد طفل ملحق به شوهر دوم است مگر آنکه امارات قطعیه برخلاف آن دلالت کند.

ماده۱۱۶۱- در هر دو مورد مواد قبل هرگاه شوهر صریحاً یا ضمناً اقرار به ابوّت خود نموده باشد دعوای نفی وَلَد از او مسموع نخواهد بود.

ماده۱۱۶۲- در مورد مواد قبل دعوی نفی ولد باید در مدتی که عادتاً پس از تاریخ اطلاع یافتن شوهر از تولد طفل برای امکان اقامه دعوا کافی می‌باشد اقامه گردد و در هر حال دعوی مزبور پس از انقضای دو ماه از تاریخ اطلاع یافتن شوهر از تولد طفل مسموع نخواهد بود.

 ماده۱۱۶۳- در موردی که شوهر مطلع از تاریخ حقیقی تولد طفل نبوده و تاریخ تولد را بر او مشتبه نموده باشند به نوعی که موجب الحاق طفل به او باشد و بعدها شوهر از تاریخ حقیقی تولد مطلع شود مدت مرور زمان دعوای نفی دو ماه از تاریخ کشف خُدعه خواهد بود.

ماده۱۱۶۴- احکام مواد قبل در مورد طفل متولد از نزدیکی به شُبهه نیز جاری است اگرچه مادر طفل مشتبه نباشد.

ماده۱۱۶۵- طفل متولد از نزدیکی به شُبهه فقط مُلحق به طرفی می‌شود که در اشتباه بوده و در صورتی که هر دو اشتباه بوده‌اند مُلحق به هر دو خواهد بود.

ماده۱۱۶۶- هرگاه به واسطه‌ی وجود مانعی نکاح بین ابوین طفل باطل باشد نسبت طفل به هر یک از ابوین که جاهل بر وجود مانع بوده مشروع و نسبت به دیگری نامشروع خواهد بود. در صورت جهل هر دو نَسَب طفل نسبت به هر دو مشروع است.

ماده۱۱۶۷- طفل متولد از زنا مُلحق به زانی نمی‌شود.

 

وکیل پایه یک دادگستریباب دوم- در نگاهداری و تربیت اطفال

ماده۱۱۶۸- نگاهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است.

ماده۱۱۶۹ (اصلاحی ۸/۹/۱۳۸۲ مجمع تشخیص مصلحت نظام)- برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی می‌کنند، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است.

 تبصره (الحاقی ۸/۹/۱۳۸۲ مجمع تشخیص مصلحت نظام)- بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه می‌باشد.

 ماده۱۱۷۰- اگر مادر در مدتی که حضانت طفل با او است مبتلا به جنون شود یا به دیگری شوهر کند حق حضانت با پدر خواهد بود.

 ماده۱۱۷۱- در صورت فوت یکی از ابوین حضانت طفل با آنکه زنده است خواهد بود هرچند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیّم معین کرده باشد.

 ماده۱۱۷۲- هیچ‌یک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل به عهده آن‌ها است از نگاهداری او امتناع کند، در صورت امتناع یکی از ابوین حاکم باید به تقاضای دیگری یا تقاضای قیّم یا یکی از اقربا و یا به تقاضای مدعی‌العموم نگاهداری طفل را به هریک از ابوین که حضانت به عهده اوست الزام کند و در صورتی که الزام ممکن یا مؤثر نباشد حضانت را به خرج پدر و هرگاه پدر فوت شده باشد به خرج مادر تأمین کند.

 ماده۱۱۷۳ (اصلاحی ۱۱/۸/۱۳۷۶)- هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست صحّت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد محکمه می‌تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیّم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضایی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند. موارد ذیل از مصادیق عدم مواظبت و یا انحطاط اخلاقی هریک از والدین است:

  1. اعتیاد زیان آور به الکل، مواد مخدر و قمار؛
  2. اشتهار به فساد اخلاق و فحشا؛
  3. ابتلا به بیماری‌های روانی با تشخیص پزشکی قانونی؛
  4. سوء استفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضداخلاقی مانند فساد و فحشا، تکدی‌گری و قاچاق؛
  5. تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف.

 ماده۱۱۷۴- در صورتی که به علت طلاق یا به هر جهت دیگر اَبَوین طفل در یک منزل سکونت نداشته باشند هریک از اَبَوین که طفل تحت حضانت او نمی‌باشد حق ملاقات طفل خود را دارد. تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزئیات مربوطه به آن در صورت اختلاف بین اَبَوین با محکمه است.

 ماده۱۱۷۵- طفل را نمی‌توان از اَبَوین و یا از پدر و یا از مادری که حضانت با اوست گرفت مگر در صورت وجود علّت قانونی.

ماده۱۱۷۶- مادر مجبور نیست که به طفل خود شیر بدهد مگر در صورتی که تغذیه طفل به غیر شیر مادر ممکن نباشد.

ماده۱۱۷۷- طفل باید مطیع اَبَوین خود بوده و در هر سنی که باشد به آن‌ها احترام کند.

ماده۱۱۷۸- اَبَوین مکلف هستند که در حدود توانایی خود به تربیت اطفال خویش برحسب مقتضی اقدام کنند و نباید آن‌ها را مُهمَل بگذارند.

 ماده۱۱۷۹- اَبَوین حق تنبیه طفل خود را دارند، ولی به استناد این حق نمی‌توانند طفل خود را خارج از حدود تأدیب تنبیه نمایند.

 

وکیل پایه یک دادگستریباب سوم- در ولایت قهری پدر و جدّ پدری

ماده۱۱۸۰- طفل صغیر تحت ولایت قهری پدر و جدّ پدری خود می‌باشد و همچنین است طفل غیر رشید یا مجنون در صورتی که عدم رشد یا جنون او متّصل به صِغَر باشد.

 ماده۱۱۸۱- هریک از پدر و جدّ پدری نسبت به اولاد خود ولایت دارند.

 ماده۱۱۸۲- هرگاه طفل هم پدر و هم جدّ پدری داشته باشد و یکی از آن‌ها مَحجور یا به علتی ممنوع از تصرف در اموال مولّی علیه گردد ولایت قانونی او ساقط می‌شود.

ماده۱۱۸۳- در کلیه‌ی امور مربوطه به اموال و حقوق مالی مولّی‌علیه، ولیّ نماینده قانونی او می‌باشد.

 ماده۱۱۸۴ (اصلاحی ۱/۳/۱۳۷۹)- هرگاه ولیّ قهری طفل رعایت غبطه صغیر را ننماید و مرتکب اقداماتی شود که موجب ضرر مولّی‌علیه گردد به تقاضای یکی از اقارب وی و یا به درخواست رئیس  حوزه قضایی پس از اثبات، دادگاه ولیّ مذکور را عزل و از تصرف در اموال صغیر منع و برای اداره امور مالی طفل فرد صالحی را به عنوان قیّم تعیین می‌نماید. همچنین اگر ولیّ قهری به واسطه‌ی کِبَر سن و یا بیماری و امثال آن قادر به اداره اموال مولّی علیه نباشد و شخصی را هم برای این امر تعیین ننماید طبق مقررات این ماده فردی به عنوان اَمین به ولیّ قهری منضم می‌گردد.

 ماده۱۱۸۵- هرگاه ولیّ قهری طفل مَحجور شود مدعی‌العموم مکلف است مطابق مقررات راجعه به تعیین قیّم، قیّمی برای طفل معین کند.

 ماده۱۱۸۶- در مواردی که برای عدم امانت ولیّ قهری نسبت به دارایی طفل اَمارات قویه موجود باشد مدعی‌العموم مکلف است از محکمه ابتدایی رسیدگی به عملیات او را بخواهد محکمه در این مورد رسیدگی کرده، در صورتی که عدم امانت او معلوم شد مطابق ماده۱۱۸۴ رفتار می‌نماید.

ماده۱۱۸۷- هرگاه ولیّ قهری منحصر، به واسطه غیبت یا حبس به هر علتی که نتواند به امور مولّی‌علیه رسیدگی کند و کسی را هم از طرف خود معین نکرده باشد حاکم یک نفر اَمین به پیشنهاد مدعی‌العموم برای تصدی و اداره اموال مولی‌علیه و سایر امور راجعه به او، موقتاً معین خواهد کرد.

 ماده۱۱۸۸- هریک از پدر و جدّ پدری بعد از وفات دیگری می‌تواند برای اولاد خود که تحت ولایت او می‌باشند وصیّ معین کند تا بعد از فوت خود در نگاهداری و تربیت آن‌ها مواظبت کرده و اموال آن‌ها را اداره نماید.

 ماده۱۱۸۹- هیچ‌یک از پدر و جدّ پدری نمی‌تواند با حیات دیگری برای مولّی‌علیه خود وصیّ معین کند.

ماده۱۱۹۰- ممکن است پدر یا جدّ پدری به کسی که به سمت وصایت معین کرده اختیار تعیین وصی بعد فوت خود را برای مولّی‌علیه بدهد.

ماده۱۱۹۱- اگر وصیّ منصوب از طرف ولیّ قهری به نگاهداری یا تربیت مولّی‌علیه و یا اداره امور او اقدام نکند یا امتناع از انجام وظایف خود نماید مُنعَزِل می‌شود.

ماده۱۱۹۲- ولیّ مسلم نمی‌تواند برای مولی‌علیه خود وصیّ غیر مسلم معین کند.

ماده۱۱۹۳- همین که طفل کبیر و رشید شد از تحت ولایت خارج می‌شود و اگر بعداً سفیه یا مجنون شود قیّمی برای او معیّن می‌شود.

 ماده۱۱۹۴- پدر و جدّ پدری و وصیّ منصوب از طرف یکی از آنان ولیّ خاص طفل نامیده می‌شود.

مقالات دیگر

با ما در ارتباط باشید